اقامه نماز در محلی که موسیقی پخش میشود
اقامه نماز در محلی که موسیقی حرام پخش می شود یا به گوش می رسد، چه حکمی دارد؟
در فرض مرقوم نماز را در محل دیگری بخواند.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ
اقامه نماز در محلی که موسیقی حرام پخش می شود یا به گوش می رسد، چه حکمی دارد؟
در فرض مرقوم نماز را در محل دیگری بخواند.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ
دينداري امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : براي صاحب الامر غيبتي طولاني است در اين دوران هر كسي بايد تقوي پيشه سازد و به دين حق تمسك بجويد .
- بحارالانوار ، ج 52 ،ص135
پارسايي
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : هر كس در شمار اصحاب قائم باشد بايد چشم به راه باشد و پارسايي پيش گيرد و كردار با ورع داشته باشد .
همان،ص140
آمادگي نظامي
امام صادق ( عليه السلام ) فرموده است : هر كه از شما براي خروج قائم اسلحه تهيه كنيد اگر چه يك نیزه باشد
همان ص 366
سالروز وفات جناب سلمان فارسی(35قمری)
زادگاه و کودکی:
سلمان فارسی که نام اصلی آن (( روزبه )) است در کازرون فارس یا به روایتی در اصفهان دیده به جهان گشود. او کودکی خود را در ناحیه جی در اصفهان گذرانید و در آنجا بزرگ شد. او از فرزندان اشراف پارسی دهقانان یا اسواران بوده، پدرش فروخ بن مهیار یکی از روحانیون زرتشتی( ((بدخشان کاهن)) ) بود و کار همیشگی اش هیزم نهادن بر شعله آتش بود. وی در کودکی بر اثر از دست دادن مادر خود تحت سرپرستی عمه اش درآمد.
جوانی:
روزبه بعد از شک و تردید در حقانیت دین زرتشت و اینکه فهمید قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانی کنند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمه اش گریخت. مدتی به مسیحیت روی آورد و چون از کشیشان شنیده بود که ظهور پیامبر جدید نزدیک است خانه را ترک گفت. در بیابان کاروانی دید که بسوی شام می رفت پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته شد. مدتی در شام و موصل اقامت کرد تا آن که در سرزمین های عربی به اسارت قبیله بنی کلب در آمد و مردی یهودی از بنی قریظه او را به بردگی خرید و به یثرب برد.
ایمان به اسلام:
هنگامی که حضرت محمد (ص) به مدینه هجرت کرد با دعوت پیامبر با دین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و پیامبر با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند. پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را ( به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه که هر وقیه معادل چهل درهم ) به یهودی بپردازد و آزاد شود در وجود سلمان ارزش های متعالی و فضیلت های گوناگونی وجود داشت که برخی از آنها نمود و جلوه بیشتری دارد. یکی از فضایل سلمان و ویژگی های او، تلاش برای کسب علم و آگاهی بود، تا جایی که برخی از روایات، او را نظیر لقمان حکیم دانسته اند. علی(ع) از سلمان به عنوان دانا به علوم گذشتگان و آیندگان یاد کرده است. ویژگی دیگر سلمان، زهد او بود. آن بزرگوار هیچ گاه اسیر جاذبه های فریبنده زندگی نشد و در پارسایی، الگو و نمونه مسلمانان بود و به زهدش مثل می زدند و هنوز هم در ستایش از کسی که به اوج تقوا و پارسایی رسیده باشد، به عنوان سلمان عصر یاد می کنند. زهد و وارستگی سلمان، از ایمان عمیق و سرشار او سرچشمه می گرفت. در زمان آغاز حکومت مدائن، مردم به سبب ذهنیت گذشته خود از حاکمان که کاخ های مجلل و لباس های فاخر داشتند، گمان می کردند که حاکم جدید با چنین جلال و شکوهی وارد شهر می شود. برای آنان باورکردنی نبود که پیرمردی با لباس ساده و سوار بر مرکب و بدون خدمتگزار، بتواند شهری باشکوه چون مدائن را اداره کند. او مدت ها در مدائن خانه نداشت و محل سکونتش، سایه درختان و یا دیوارها بود. مدائن از شهرهای سرسبز و افسانه ای ساسانیان در ایران بود که مسلمانان آن را فتح کردند. خلیفه دوم با مشورت امام علی(ع) سلمان را حاکم آنجا کرد. سلمان در ایام حکومت خود، بیت المال را صرف مردم می کرد و حتی حقوق شخصی خود را به نفع جامعه و نیازمندان خرج می کرد. او در زندگی و حکومت خود به قدری ساده زیست بود که مورد اعتراض خلیفه قرار گرفت. او در ایام حاکمیت خود، قدرت و حاکمیت را از مسیر حق گرایی دور نکرد و از موقعیت امیری خود برای دنیای خویش ذخیره نیندوخت. سلمان با الهام از شیوه عملی پیامبر مسجد را مرکز تعلیم و تربیت و هدایت و پایگاه فعالیت های اجتماعی ساخته بود و خود در مسجد برای مردم، سوره یوسف را تفسیر می کرد تا در سایه آن، آنان با درس های عفت و صداقت و شیوه درست حکومت آشنا شوند. برخوردها و خلقیّات سلمان او را محبوب دل ها کرده بود و او بر قلوب مردم حکومت می کرد.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ
باري ، خاندان پيامبر (ص ) را به سوي شام حركت دادند. مسيري كه براي بردن آنها از كوفه تا شام انتخاب كرده بودند، دوازده شهر يا قصبه و قريه بود كه برخي نام آنها را به اين شرح نوشته اند: تكريت ، لينا، جهينه ، موصل ، سينور، حماه ، معره نعمان ، كفر طاب ، حمص ، بعلبك ، دير راهب و حران .
برخي ديگر از اين مناطق نيز نام برده اند: قادسيه ، حرار، عروه ، ارض صلينا، وادي نخله ، ارمينا، كحيل ، تل عفة ، جبل سنجار، عين الورد، دعوات ، قنسرين و حلب ، كه جمعا بيست و پنج منزل و جايگاه مي شود و برخي هم تا چهل مكن نام برده اند كه در بيشتر اين شهرها يا قصبات وقتي ماءموران پسر زياد و همراهان وارد مي شدند و مردم با آگاهي از ماجرا و وضع اسيران همراهشان ، و آنها را مي شناختند، با عكس العمل شديد و تنفر و انزجار اهالي و ساكنان رو به رو مي شدند و بر يزيد و كشندگان امام (ع ) نفرين و لعنت مي فرستادند حتي در برخي از جاها برخوردهايي هم ميان آنان و ماءموران رخ مي داد، در چند جا نيز آنها را به شهرها و قصبه ها راه ندادند. در كتابهاي معتبر تاريخي از بانوي بزرگوار ما حضرت زينب (س ) در طول اين راه سخني و يا خطبه اي نقل نشده است . البته در پاره اي از نقلهاي غير معتبر آمده است كه آن مكرمه در قادسيه چند شعر به صورت مرثيه خوانده است مانند:
ماتت رجالي و افني الدهر ساداتي
و زادني حسرات بعد لو عاتي
يسيرونا علي الاقتاب عارية
كاءننا بينهم بعض الغنيمات
عزّ عليك رسول الله ما صنعوا
باهل بيتك يا نور البريات
يزيد سرمست و مغرور و دار و دسته او كه شهادت امام (ع ) و ياران او را پيروزي بزرگي براي خود مي پنداشتند براي ورود خاندان آن حضرت به صورت اسيران جنگي جشن و چراغاني مفصلي ترتيب داده بودند و هر گوشه شهر را به نحوي آذين بسته و دسته هاي خواننده و نوازنده را در نقاط مختلف شهر مستقر ساخته و به شادي و پايكوبي واداشته بودند.
از سهل بن ساعدي نقل شده است كه مي گويد:
آن روز من از شام مي گذشتم و مي خواستم به بيت المقدس بروم . با مشاهده آن منظره متحير شدم و هر چه فكر كردم كه اين چه عيدي است كه مردم اين گونه شادي مي كنند و من از آن بي اطلاعم متوجه نشدم تا آنكه با جمعي روبه رو شدم كه با هم گفت و گو مي كردند. از آنها پرسيدم : آيا شما عيدي داريد كه من نمي دانم ؟!
گفتند:اي پيرمرد! مثل اينكه در اين شهر غريب هستي ؟
گفتم : من سهل بن سعد هستم كه افتخار درك محضر رسول خدا (ص ) را داشته و آن حضرت را ديده ام .
گفتند: اي سهل ! عجب اين است كه از آسمان خون نمي بارد و زمين اهل خود را فرو نمي برد!
پرسيدم : براي چه ؟ مگر چه شده است ؟
گفتند: اين سر حسين بن علي (ع ) است كه براي يزيد مي آورند… تا آخر حديث .
از كامل بهايي نقل شده است كه : خاندان پيغمبر را سه روز در خارج شهر شام نگه داشتند تا شهر را چراغان و زينت كنند. در اين سه روز شام را به نحوي بي سابقه تزيين كردند. آن گاه گروه بسياري حدود پانصد هزار نفر زن و مرد براي تماشا به استقبال كاروان اسيران از شهر خارج شدند و سركردگان و اميران نيز دف زنان و رقص كنان و پايكوبان حركت كردند…
اين راوي پس از تشريح وضع مردم و جشن و سرور آنها مي نويسد: در آن روز كه چهارشنبه شانزدهم ربيع الاول بود، جمعيت در بيرون شهر به قدري زياد بود كه روز محضر را در يادها زنده مي كرد. براي يزيد بن معاويه سراپرده وسيع و تختي نصب و حاشيه آن را به انواع جوهر مرصع كرده و در اطراف آن كرسيهاي زرين و سيمين نهاده بودند…
به هر صورت از مجموع اين نقل ها معلوم مي شود چه تدارك عظيمي براي اين جشن شوم ديده و چه مراسمي بر پا كرده بودند معلوم است كه در چنين شرايطي بر خاندان مظلوم و داغديده اهل بيت پيغمبر، با ديدن آن مناظره و احوال چه گذشته است !
از بانوي قهرمان ما در اين مراسم و اوضاع و احوال سخني نقل نشده ، مگر پس از ورود به مجلس يزيد، كه آن جا چنان غرور و نخوت او را درهم شكست و او را چنان با چند جمله كوبنده و يك سخنراني پر مغز و فصيح رسوا مي كرد كه مجال هر گونه عوام فريبي و عذر خواهي واداشت ، و چنان حساب شده و دقيق و با قدرت قلب ، او را به محاكمه كشيد كه عموم محدثان و مورخان شجاعت آن حضرت را در اين محاكمه كشيدن و گفت و گو ستوده اند.(1)
از بانوي قهرمان ما در اين مراسم و اوضاع و احوال سخني نقل نشده ، مگر پس از ورود به مجلس يزيد، كه آن جا چنان غرور و نخوت او را درهم شكست و او را چنان با چند جمله كوبنده و يك سخنراني پر مغز و فصيح رسوا مي كرد كه مجال هر گونه عوام فريبي و عذر خواهي واداشت ، و چنان حساب شده و دقيق و با قدرت قلب ، او را به محاكمه كشيد كه عموم محدثان و مورخان شجاعت آن حضرت را در اين محاكمه كشيدن و گفت و گو ستوده اند.(2)
(1)زينب عقيله بني هاشم ، ص 91- 93
(2)زينب عقيله بني هاشم ، ص 91- 93
منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص128
رنگ خون اگر بر لباس بماند ولی عین آن باقی نباشد،آیا پاک است؟
در صورتیکه جرم خون از بین برود و رنگ باقی بماند، پاک است هرچند با شستن های بعدی از بین برود و در این مورد ملاک نظر مکلف ولو با رجوع به عرف است.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ
تیمم بر شن مرطوب صحیح است؟
اشکال ندارد.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ
در مورد افرادی که به حجاب بی اعتنایی می کنند چه وظیفه ای داریم؟
با وجود شرایط نهی از منکر زبانی واجب است.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ