• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

​آیادر میان شما مسلمانی نیست

09 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حمید بن مسلم می گوید : سوگند به خدا ، هیچ مغلوبی را مانند حسین که فرزندان و یاران و اهل بیتش را شهید کرده باشند ، پابر جاتر و قوی دل تر ندیده بودم زیرا آن حضرت با این همه گرفتاری که دیده بود ، بازهم هر گاه رجاله پسر سعد به وی حمله می آوردند شمشیر می کشید و آنها را مانند روباهان که شیر شرزه در میانشان افتاده باشد از راست و چپ متفرق می ساخت .

شمر که دید به سادگی نمی تواند بر حسین (ع ) دست پیدا کند سواره ها را به کمک خوانده و آنها را پشت سر پیاده ها قرار داده و به تیر اندازان دستور داد تا بدن شریف او را هدف تیرها ساختند و بالاخره آن قدر تیر بر بدن آن حضرت وارد شد که گویی از تیر پر پرآورده بود .

حسین (ع ) از زیادی خستگی و نوک پیکانهای بیداد از کار ماند و دست از نبرد برداشت . لشکر هم در برابر او ایستادند . زینب که برادر را از هر جهت بی یار و یاور دید ، پیش خیمه ها آمده عمر سعد را مخاطب ساخته و قرمود : ای پسر سعد ! می بینی زاده زهرا را می کشند و تو همچنان ایستاده و تماشا می کنی . پسر سعد پاسخی نداد و رو از آن جناب برگردانید . زینب (س ) به لشکر توجه کرده گفت : آیا در میان شما مسلمانی نیست ، باز هم پاسخی نشنید . در این وقت شمر سواره و پیاده را مخاطب ساخته و گفت : وای بر شما ! در انتظار چه هستید ؟ مادرتان به عزایتان بنشیند ، چرا کار او را به پایان نمی رسانید ؟

لشکر که خود را جیره خوار پسر زیاد می دانستند ، دیدند از ادب دور است پاسخ او را هم ندهند ، به همین مناسبت از هر طرف به او حمله آوردند.

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص72

 نظر دهید »

​زينب (سلام الله علیها ) بر فراز تل زينبيه

08 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حضرت حجت بن الحسن (عج ) در زيارت ناحيه مقدسه ، اين صحنه را متذكر مي گردد و مي فرمايد: اي جد بزرگوار! اين منظره را چگونه به ياد بياورم ، آن گاه كه بانوان حرم اسب تو را سرافكنده و مصيبت زده ديدند و زينش را واژگون يافته و از خيمه ها بيرون آمده و با ديدن آن منظره موها را پريشان نمودند و سيلي به صورت خود مي زدند و چهره هايشان آشكار شده و فريادشان بلند بود؛ زيرا عزت خود را از دست رفته مي ديدند: با اين حال به سوي قتلگاه شتافتند و ديدند شمر روي سينه ات نشسته و خنجرش را بر گلويت نهاده تا سرت را از بدن جدا نمايد!

زينب بر فراز تل زينبيه شاهد اين ظلم آشكار است و صحنه را با چشم سر و دل مشاهده مي كند. از دل سوخته خويش فرياد برآورد: ((يابن محمد المصطفي ! جواب خواهرت را بده ))

بار دوم فرمود: ((برادر! جواب مرا بده .))

بار سوم فرمود: ((الان تو را به كسي قسم مي دهم كه حتما جواب مرا بدهي . حسينم تو را به جان مادرمان زهرا جوابم را بده .))

امام در لحظات مرگ و زندگي سر خويش را بلند نمود و امر فرمود: ((از اين صحنه ، دور شويد.))

امر امام واجب است . زينب بچه ها را به سوي خيمه ها روانه نمود؛ اما مقاتل نويسان مي نويسند: زينب پشت به حسين ننمود؛ بلكه عقب عقب به طرف خيام مي رفت و چشم از چهره حسين بر نمي داشت .(1)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص87

(1)عقيله بني هاشم ، ص 30 و 31

 5 نظر

​آخرين لحظات در كنار برادر

08 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

در آخرين لحظه اي كه امام (ع ) در قيد حيات بود، با زينب گفتگويي دارد و باز هم وصايايي با اين مخدره نموده و او را نايب خود قرار مي دهد كه بعد از وي كارها را دنبال كند. و آن وقتي بود كه امام از اسب به زمين افتاد، زينب بلافاصله خود را به ميدان بر بالين برادرش مي رساند و مي بيند كه زخم و جراحت زيادي به آن حضرت وارد شده و خون بسياري از وي جاري است ، پس خود را بر روي جسد برادر انداخت و گفت : ((انت احسين اخي ، انت ابن امي ، انت نور بصري ، انت مهجة قلبي ، انت حمانا، انت كهفنا، انت عمادنا، انت ابن محمد المصطفي ، انت ابن علي المرتضي ، انت ابن فاطمه الزهراء)).

امام در حالي كه بيهوش بود، با گريه و زاري زينب به هوش آمد.

زينب گفت : برادرم ! به حق جدم رسول خدا (ص ) تو را قسم مي دهم با من سخن بگو.

امام (ع ) فرمود: ((يا اختاه هذا يوم التناد، و هذا يوم الذي و عدني به جدي و هو الي مشتاق )).

سپس فرمود:اي خواهرم ! قلبم شكست و سختي و كرب من زياد شد. به خدا قسمت مي دهم كه ساكت شوي و صبر پيشه كني ، زينب فرياد زد: واويلا! برادرم ! فرزند مادرم ! چگونه ساكت باشم در حالي كه تو چنين حالتي داري … الخ ))(1)

بنابراين ، آخرين كسي كه توانست در آن لحظات آخر سخن برادر خود را بشنود و از وصايا و سفارشات آن حضرت آگاه گردد، زينب بود. اين مهمترين ويژگي زينب بود كه ديگران از آن بهره اي نداشتند.(2)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص86

(1)معالي السبطين ، ج 2 ص 22.
(2) زينب كبري (س ) عقيله بني هاشم ، ص ‍ 107 و 178

 1 نظر

​دعوت به استقامت

08 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حجت خدا در مقابل اجساد مطهر شهدا ايستاده و لب به سخن مي گشايد: ((هل من ناصر ينصرني ! هل من معين يعيني !)) تك تك شهدا را صدا مي زند: ((عباس كجايي ؟ مسلم كجايي ؟ برير كجايي ؟ چرا جواب حسين را نمي دهيد؟ دلخوش بوديد كه من شما را صدا بزنم ، اما اينك چه شده كه جواب نمي دهيد؟))

به سوي خيمه روانه مي گردد. اهل خيام را صدا مي زند و همه را بر صبر و بردباري و تحمل سفارش مي نمايد: ((مبادا در مقابل دشمن بلند گريه نماييد تا دشمن شاد گردد…))

در ميان اهل بيت ، متوجه عقيله بني هاشم حضرت زينب كبري مي شود كه مي لرزد. حسين بر سينه خواهر خويش دست ولايت مي نهد و او را به طماءنينه و استقامت بشارت مي دهد: ((خواهرم ! پس از من ، در قبال تمام مشكلات صابر باش . پس از من ، مصايب زيادي بر تو وارد خواهد گشت .))

دختر حضرت علي (ع ) و يادگار فاطمه مي فرمايد: ((برادر! فرمانت را تحمل مي كنم ، ولي اگر اين اطفال سراغ تو را بگيرند، چه جوابي بدهم ؟))

حسين نگاهي محبت آميز به خواهرش مي نمايد: ((زينبم ! مرا در نماز شب خودت فراموش نكن .))(1)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص85

(1)عقيله بين هاشم ، ص 28 و 29

 نظر دهید »

​عمل به وصيت مادر

08 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

نقل كرده اند: چون حضرت امام حسين (ع ) چند قدمي از خيمه ها دور شد، حضرت زينب (س ) از خيمه بيرون آمد و صدا زد:

((برادرم لحظه اي درنگ كن تا وصيت مادرم فاطمه (س ) را نسبت به تو جا آوردم )).

زينب (س ) عرض كرد: مادرم به من وصيت فرمود، هنگامي كه نور چشمم حسين (ع ) را روانه ميدان براي جنگ با دشمن كردي ، عوض من گلوي او را ببوس ، آن گاه زينب (س ) گلوي برادرش را بوسيد و به خيمه بازگشت .(1)

1- سوگنامه آل محمد، ص 344.

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص84

 نظر دهید »

Sacrifice on the day of Ashura

08 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

Of Hazrat Zeinab (PBUH) has been quoted saying on the night of Ashura, midnight tents brother Hazrat Abbas (AS) went away he saw the youth of Bani Hashim and his circle
They said

: (one of my brothers and my cousins! tomorrow when the war began, first assists those who are on the battlefield, you have to tell people: collective Bani Hashim wanted to help, but his life on death others chose …)).

Young Hashem responded: ((We are to be obedient to you)).

Hazrat Zeinab (PBUH) says: Because the tent ((Habib Ben manifestations)) I saw Fellowship (Ghyrbny Hashem), and has been meeting them says: ((tomorrow when the war, you and lead first to go right, and do not put the one from Bani Hashim, before you go into the field, because that Bani Hashim, Sadat and large we are …))

The companions said: ((true to your word)) and kept it. (1)

Source: Abbas Azizi, books: two stories of the virtues, catastrophes and miracles of Hazrat Zainab (AS), fourth edition, 1381, p. 70they said: ((one of my brothers and my cousins! tomorrow when the war began, first assists those who are on the battlefield, you have to tell people: collective Bani Hashim wanted to help, but his life on death others chose …)).

Young Hashem responded: ((We are to be obedient to you)).

Hazrat Zeinab (PBUH) says: Because the tent ((Habib Ben manifestations)) I saw Fellowship (Ghyrbny Hashem), and has been meeting them says: ((tomorrow when the war, you and lead first to go right, and do not put the one from Bani Hashim, before you go into the field, because that Bani Hashim, Sadat and large we are …))

The companions said: ((true to your word)) and kept it. (1)

Source: Abbas Azizi, books: two stories of the virtues, catastrophes and miracles of Hazrat Zainab (AS), fourth edition, 1381, p. 70they said: ((one of my brothers and my cousins! tomorrow when the war began, first assists those who are on the battlefield, you have to tell people: collective Bani Hashim wanted to help, but his life on death others chose …)).

Young Hashem responded: ((We are to be obedient to you)).

Hazrat Zeinab (PBUH) says: Because the tent ((Habib Ben manifestations)) I saw Fellowship (Ghyrbny Hashem), and has been meeting them says: ((tomorrow when the war, you and lead first to go right, and do not put the one from Bani Hashim, before you go into the field, because that Bani Hashim, Sadat and large we are …))

The companions said: ((true to your word)) and kept it. (1)

Source: Abbas Azizi, books: two stories of the virtues, catastrophes and miracles of Hazrat Zainab (AS), fourth edition, 1381, p. 70they said: ((one of my brothers and my cousins! tomorrow when the war began, first assists those who are on the battlefield, you have to tell people: collective Bani Hashim wanted to help, but his life on death others chose …)).

Young Hashem responded: ((We are to be obedient to you)).

Hazrat Zeinab (PBUH) says: Because the tent ((Habib Ben manifestations)) I saw Fellowship (Ghyrbny Hashem), and has been meeting them says: ((tomorrow when the war, you and lead first to go right, and do not put the one from Bani Hashim, before you go into the field, because that Bani Hashim, Sadat and large we are …))

The companions said: ((true to your word)) and kept it. (1)

Source: Abbas Azizi, books: two stories of the virtues, catastrophes and miracles of Hazrat Zainab (AS), fourth edition, 1381, p. 70

 نظر دهید »

​كنار بدن برادر

07 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

در كتاب ((دمعة الساكبة )) آمده است : از ابن رياح رسيده كه او گفته : من در جنگ و كارزار كربلا حاضر بوده و به چشم ديدم ، چون امام حسين (ع ) كشته شد. زني آمد در حالي كه به وسيله دامنهايش مي لغزيد تا اينكه بر زمين افتاد، سپس به پا خاسته فرياد مي زد: اي حسينم ، اي امام و پيشوايم ، اي كشته شده ام ، اي برادرم ! آن گاه آمد به سوي جسد و تن آن حضرت در حالي كه آن بزرگوار جثه و تني بي سر بود. چون او را ديد، دست در گردنش انداخته و پي در پي نعره و فرياد مي زد، تا اينكه هر كس را (در آنجا) حاضر بود به گريه در آورد. سپس پرسيدم : او كيست ؟ گفتند او زينب دختر اميرالمؤ منين (ع ) است (1)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص83

(1)زينب كبري ، ص 231

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 26

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • سه داستان کوتاه از شهید مدرس (5.00)
  • (5.00)
  • قطعه ای از خاک بهشت (5.00)
  • معرفی کوتاه و زندگینامه پروین اعتصامی (5.00)
  • ای مهربان امام...! (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 49
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 3814
  • 1 ماه قبل: 19332
  • کل بازدیدها: 878568

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس