تخیل یا واقع گرایی؟!
روز جهانی کتاب کودک
تخیل در ادبیات کودکان
تخیل، نقش بسیار مهم و به سزایی در ادبیات دارد و این به طور مستقیم به خاصیت وجودی انسان برمی گردد. کودک در اندازه گیری و تشخیص جهان، محدودیت خاص خود را دارد و به تدریج که با جهان انس می گیرد، باید بیشتر به مکان های دوردست سفر کند. او باید مناطق جغرافیایی مختلف را ببیند و بشناسد و پس از این ها، باز در گامی جلوتر، چیزهایی را که در این جهان به شکل مادی وجود ندارد، حس کند. یکی از وظایف مهم تصویرگران و نویسندگان، گشودن دریچه ها و پنجره هایی است که مخاطبانش را به سوی جهان تخیل و شگفتی هدایت کند و آنان را در این مسیر پر رمز و راز راهنما باشد.
واقع گرایی در ادبیات کودک
کودک از ده سالگی به بعد، دیگربا افسانه ها و داستان های غیر واقعی قانع نخواهد شد. در نتیجه، به تدریج سراغ داستان هایی می رود که بتواند روابط انسان ها را درک کند. در این مرحله است که مسئولیت خطیر داستان های واقعی، در راه سازندگی شخصیت کودک احساس می شود. واقع گرایی در داستان ها که جنبه های گوناگون زندگی را در برمی گیرد، باعث می شود که کودک، محیط و مردمان دوران گذشته و حال را بیشتر بشناسد و به خودشناسی برسد. کودک از راه داستان واقعی، در می یابد که نه تنها کودکان دیگری با عواطف مشابه او وجود دارند، بلکه بزرگ سالانی نیز هستند که مسایل هم سن و سالان او را درک می کنند و در نتیجه، او می تواند آسوده خاطر، مسایل را با بزرگ ترها در میان بگذارد و از آن ها چاره جویی کند.