تعمّقی در فرازی از دعای نماز سرداب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
اَللّهمَّ کَما جَعَلتَ قَلبی بِذِکرِهِ مَعمُوراً فَاجعَل سِلاحی بِنُصرَتِهِ مشهوراً؛
بارالها، همان سان که دلم را به یاد مولایم آبادان ساختی، پس سلاحم را نیز برای یاری اش از نیام برون آر.
(فرازی از دعای نماز سرداب امام عصر علیه السلام، مفاتیح الجنان)
نکته ها:
1. دل و قلب را عمارت و حیاتی است که بدون آن، ویرانه و مُرده است.
2. حیات دل و قلب، با(معرفت، محبت و) ذکر و یاد امام عصر علیه السلام است.(بِذِکرِهِ)
3. این نعمت و موهبت بزرگی، تحفه ای ارزنده و توفیقی ارجمند است که حضرت حق عطا می کند و بدون لطف او، کسی را یارای رسیدن بدین مقصد عظیم، نیست.(جَعَلتَ)
4. عشق و انتظار، حیات طیبه ی انسانی و زندگی راستین آدمی است، و مکتب امامت و ولایت، مکتب زنده دلان و انسان های واقعی و بلند مرتبت است. راه زنده کردن دل، یاد و عشق و انتظار مولا صاحب الزمان است؛ دل را به او ده تا زنده شوی؛ محبت و یاد او«آب حیات» واقعی است.(معموراً)
5. عرفان و محبت و معنویت، بدون صلابت، مبارزه و شمشیر و قیام نیست؛ ظلم ستیزی و ظالم کوبی، ثمره ی درخت ولایت است.(حرف«فاء» در «فَاجعَل»)
6. انسان منتظر، دستی به دعا و قرآن و عرفان دارد، و دستی به تیغ و سلاح مبارزه؛ هم آه دارد، هم آهن؛ هم بصیرت دارد، هم وسیلت؛ و بصیرتش را بر سلاحش حمل می کند.(کما)
7. اسلحه و شمشیر آن گاه ارزشمند است که در راه حف، برای دفاع از دین او و در جهت یاری ولیّ خدا باشد.(بنصرته)
ماهنامه فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی موعود/شماره پنجاه و سوم/ص71