جایگاه برازنده ی زن مسلمان
یکی از بحث های جنجال برانگیز که از قدیم تاکنون در جوامع علمی مطرح شده، موضوع ” حقوق زنان ” است. برخی در دفاع از شعار آزادی زنان و احقاق حقوق آنان به دقری راه افراط را می پیمایند که گویا مرد و زن هیچ وجه تمایزی در مراحل مختلف تعقل و تفکر، عواطف و احساسات، توان جسمی و … ندارند.
دسته دیگر با صد و هشتاد درجه تفاوت، زنان را انسان نمی پندارند بلکه آنان را حیوان یا شیطان و یا اشیایی ابزار گونه می شناسند.
با توجه به این که مرد و زن در انسانیت شریکند و در ویژگی جنبی از قبیل توانمندی جسمی وروانی و غیره متفاوت، برخی از اندیشمندان به مقتضای محدود بودن دایره فکر و اندیشه بشری منحصراً به مشترکات توجه کرده، در تمام حقوق و وظایف، معتقد به شرکت و تساوی شدند و برخی دیگر فقط به ابعاد ویژه هر یک از این دو جنس توجه کرده، در تعیین حقوق و وظایف زنان راه تفریط پیمودند.
غافل از این که زن و مرد به عنوان دو رکن سازنده و بر پا دارنده جامعه باید مانند نقش چشم و گوش و دست و پا و زبان به عنوان اعضای فعال و موثر در کل بدن عمل کنند.
یعنی مساوات چشم و گوش در مفید بودن برای بدن، اقتضا نمی کند که چشم مانند گوش، باز و بی پرده بوده در معرض برخرود با انواع آسیب ها مانند باد، آب، گاز و غیره قرار گیرد و یا زبان باید مانند دست، گشاده و بی پوشش باشد و این استدلال که هر دو عضو یک بدن است پس چرا یکی باز است و دیگری بسته.
یکی رو گشاده و دیگری پوشیده؟
ناقص و نارساست چرا که هر یک، ویژکی ها و کارکردهای مخصوص به خود دارند.
از نظر تاریخی، این مطلب بسیار مسلم است که زن در دیدگاه غیر اسلامی، به مراتب محروم تر و مظلوم تر از مرد بوده و هست.
تا جایی که در برخی از قبایل، پس از مرگ شوهر، زن را می کشتند و در کنار قبر شوهر دفن می کردند و برخی دیگر، زن را زنده در گور شوهر دفن می کردند.
قسمتی از پژوهش خانم مهوش پدیدار(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)