داستانی زیبا
18 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر
داستانی زیبا از امیرالمؤمنین علی علیه السلام
روزى حضرت على (علیه السلام) از درب دكان قصابى مى گذشت .
قصاب به آن حضرت عرض كرد:
يا اميرالمؤمنين ! گوشتهاى بسيار خوبى آورده ام . اگر ميخواهيد ببريد.
فرمود : الان پول ندارم كه بخرم .
عرض كرد من صبر مى كنم پولش را بعدا بدهيد.
فرمود : من به شكم خود مى گويم كه صبر كند اگر نمى توانستم به شكم خود بگويم از تو مى خواستم كه صبر كنى ولى حالا كه ميتوانم به شكم خود مى گويم كه صبر كند.
آرى ، خاصيت نفس اماره اين است كه اگر تو او را وادار و مطيع خود نكنى او تو را مشغول و مطيع خود خواهد ساخت .
ولى على (علیه السلام ) كه در ميدان جنگ مغلوب عمرو بن عبدودها و مرحب ها نمى شود، به طريق اولى و صد چندان بيشتر هرگز بر خود نمى پسندد كه مغلوب يک ميل و هواى نفس گردد.
گفتارهاى معنوى ، ص۲۶۲