غدیر، خنثی کننده توطئه ها
آنچه می توانست همه ی نقشه های منافقین را یکجا خنثی نماید و اسلام را در چنین جوّ اجتماعی بر حقیقت خود حفظ کند، تعیین و اعلان رسمی جانشین پیامبر بود. آن حضرت این مهم را از آغاز بعثت خویش در هر فرصت مناسب بیان می فرمود، و
حتی بارها با سند و پشتوانه ی اجتماعی مطرح می کرد، تا آنجا که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام را فراخواند و سپس به خادم خود دستور داد تا صد نفر از قریش و هشتاد نفر از سایر عرب و شصت نفر از عجم و چهل نفر از اهل حبشه را جمع نماید. وقتی این عده جمع شدند دستور داد ورقه ای بیاورند.
سپس به آنان دستور داد مانند صف نماز در کنار یکدیگر بایستند و فرمود: «ای مردم، آیاقبول دارید که خداوند صاحب اختیار من است و به من امر و نهی می نماید و من در برابر سخن خدا حق امر و نهی ندارم»؟
گفتند: آری، یا رسول اللَّه. فرمود: «آیا من نسبت به شما از خودتان صاحب اختیارتر نیستم و به شما امر و نهی می کنم و شما در برابر سخن من حق امر و نهی ندارید»؟ گفتند: بلی، یا رسول اللَّه.
فرمود: هر کس که خداوند و من صاحب اختیار اوییم این علی صاحب اختیار اوست. او شما را امر و نهی می کند و شما در برابر سخن او حق امر و نهی ندارید. خداوندا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس او را یاری کند، و خوار کن هر کس او را خوار کند. خداوندا تو شاهد من بر اینان هستی که من ابلاغ کردم و دلسوزی نمودم.
سپس دستور داد آن ورقه (که این مطالب در آن نوشته شده بود) سه بار برای آنان خوانده شود. بعد سه بار فرمود: چه کسی از شما مایل است این پیمان را باز پس گیرد؟ آنان سه مرتبه گفتند: به خدا و پیامبرش پناه می بریم از اینکه گفته ی خود را باز پس گیریم.
بعد آن حضرت ورقه را بست و با مُهر یکایک آن جمع ورقه را مهر نمود و فرمود: ای علی، این نوشته را نزد خود نگه دار، و هر کس این پیمان را شکست آن را برایش بخوان تا من در روز قیامت خصم او باشم.
دیده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب«اسرار غدیر»،ص26