منافقین در جامعه مسلمین
مشکل بزرگ جامعه ی مسلمین خط نفاق بود که به خاطر نقاط ضعف مختلف افراد، روح ایمان را از آنان می گرفت و به سوی خود جذب می کرد. منافقین کسانی بودند که ظاهر آنان مسلمان بود و برخورد قانونی با آنها مشکل بود.
این عده از همان ابتدای بعثت در میان مسلمانان بودند و بعضی از همان اوّل با نیت منافقانه مسلمان شدند، ولی تعدادشان کم بود. هر چه قدرت اسلام بالا می گرفت تشکّل منافقین هم انسجام بیشتری می یافت و در پوشش اسلام ضرباتی مهلک تر از کفار و مشرکین بر پیکر نهال تازه ی اسلام وارد می کردند.
در سالهای آخر عمر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، کم کم منافقین بطور رسمی وارد عمل شدند. آنان برای خود مجالس سری تشکیل می دادند، و بر ضد اسلام و شخص پیامبر صلی اللَّه علیه و آله توطئه می کردند و کارشکنی می نمودند که آیات قرآن بهترین شاهد این مدعا است. بخصوص اگر ترتیب نزول آیات را بررسی کنیم و ببینیم که اکثر آیات مربوط به منافقین در سالهای آخر عمر آن حضرت نازل شده است.
منافقین به ظاهر مسلمان، در باطن گرایش به کفر و الحاد و شرک داشتند و آرزوی نهفته در قلبشان ریشه کن کردن اسلام با تمام محتوایش و بازگشت به گذشته بود. ولی بخوبی می دانستند که این هدف به آسانی قابل دسترسی نیست و لا اقل با حضور پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله امکان پذیر نخواهد بود. لذا دست بکار برنامه های شومی برای بعد از رحلت آن حضرت شدند.
آنان در سال حجه الوداع چند پیمان نامه در بین خود امضا کردند و طی آنها نقشه های پیچیده و دقیقی را بر ضدّ آینده ی اسلام پایه ریزی کردند.
دیده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب«اسرار غدیر»،ص25