قصاص
ماده قصّ یَقُصُّ، قصّاً و قصصاً دارای چند معناست، بیان سرگذشت، پیگیری اثر، خبر، سرگذشت و داستان.[1] و قصاص به معنی قصهگو یا قصهگویی است.[2] اصطلاح قصاص مربوط به علم حدیث است با بار معنایی خاص. علامه عسگری میگوید:
«کسانی که از حوادث گذشته و تاریخ انبیاء و خلقت و امثال آن بدون طرح سند متصل به پیامبر اکرمJ سخن میگفتند و سخنانشان در ظاهر به داستانهای قرآن کریم شباهت داشت به قصاص مشهور شدند. البته در عرف کنونی ما قصهگو مفهومی نظیر افسانهگو دارد و نام خوبی نیست، اما در عرف آن روز اسلام به این معنی بود که این شخص، همچون قرآن کریم از تواریخ انبیاء و امثال آن بدون نقل سند سخن میگوید.»[3]
معروفترین قصهگویان از صحابه ابوهریره و تمیم داری، قصهگوی مدینه محمد بن کعب قرظی، قصهگوی یمن وهب بن منبه و معروفترین قصهگوی شام کعب الاحبار بوده است.[4] ابن جوزی پس از بیان این مطلب که قصهگویی در ابتدا مقامی علمی بوده و هر کسی شایستگی قصهگویی نداشته است و قرآن خود را احسن القصص معرفی میکند[5] قصهگویان را به چند دسته تقسیم میکند، قصهگویان جعال، قصهگویان منافق، قصهگویان افراطی و قصهگویان نادان.[6] وی همچنین فصلی از کتاب خود «القصاص و المذکرین» را به نکوهش بیان قصه از زبان بزرگان و دلایل آن اختصاص داده است.[7]
قسمتی از پایان نامه خانم شهبازی طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها
[1]- احمد، ابن فارس، همان کتاب، ج5، ص11- ابراهیم، مصطفی و حامد، عبدالقادر، همان کتاب، ص740 – قصههای قرآن، تفسیر موضوعی، واحد تدوین کتب درسی، ص16- علی اکبر، قرشی بنایی، ج6، ص12- حسن، مصطفوی، همان کتاب، ج9، ص274
[2]- علی اکبر، دهخدا، همان کتاب، ج11، ص17602
[3]- مرتضی، عسگری، نقش ائمه در احیاء دین، همان، ج1، ص465
[4]- قصه و قصهگویی در اسلام، ترجمه القصاص و المذکرین، ترجمه مهدی محبتی، ص133-103
[5]- سوره یوسف(12) آیه 3
[6]- همان منبع، ص164-157
[7]- همان، ص179-173