• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

اگر زینب (سلام الله علیها) نبود

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

استاد توفیق ابوعلم ، رئیس هیاءت مدیره مسجد نفیسه خاتون و معاون اول وزارت دادگستری مصر در کتاب ((فاطمه زهرا)) درباره زینب (س ) می نویسد :

((هر کس تاریخ زندگانی و مبارزات عقیله بنی هاشم ، زینب ، را به دقت بررسی کند ، با ما هم عقیده خواهد شد که نهضتی که حسین (ع ) علیه کفر و ارتداد بر پا کرد ، اگر زینب نمی بود و وظایف سنگین خود را پس از شهادت برادر انجام نمی داد و زمام امر را در مراحل اسارت خانواده پیغمبر در دست نمی گرفت این چنین سامان نمی یافت و آن رستاخیز خونین به چنین نتیجه مطلوب نمی رسید .

آری خلود و جاودانگی نهضت حسینی تنها در گرو همت عالی این بانوی بزرگ است که در واقع حلقه اتصال و پیوند آن فاجعه بلا با قرون و نسلهای آینده شده است .

یزید امر را بر مردم مشتبه ساخته و وارونه جلوه داده بود . او چنین وانمود می کرد که لشکری که به کارزار کربلا اعزام داشته ، برای قلع و قمع گروهی از خوارج عراق است و آن سرها که حضورش آوردند سرگردنکشان و شکنندگان عصای مسلمین است ، لیکن در همین اوضاع و احوال بود که زینب دهان خونین به سخن گشود و مدرم کوفه و شام را از حقیقت حال زینب (س ) ضمن سخنان بلیغی که در کوفه و شام در مجلس یزید ایراد کرد پرده از روی کار کنار زد و افکار خفته و بی خبر را بیداری و هوشیاری داد و حقیقت را که یزید و یارانش بیهوده می کوشیدند تا از دیده و اندیشه مسلمین پنهان کنند و بر آن جنایت هولناک پرده اشتباه افکنند بر ملا و آشکار ساخت .

آری ، زینب تنها کسی بود که مسئولیت نگاهداری عیال و اولاد حسین و یاران او را به عهده گرفت تا آن گاه که ایشان را از این سفر پر مخاطره به مدینه باز گردانید)) .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص124

 1 نظر

زینب در جست و جوی دختر امام حسین (ع )

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

کاروان از کوفه ، راهی شام شد . مشکلات اسارت و دوری پدر ، همجنان رقیه را می سوزاند . در بین راه که سختی بر دختر امام حسین (ع ) فشار آورده بود . شروع به گریه و ناله کرد . و به یاد عزت و مقام زمان پدر ، اشک ها ریخت . گویا نزدیک بود روحش پرواز کند و در آن بیابان به بابا بپیوندد .

یکی از دشمنان چون آن فریاد ضجه را شنید ، به رقیه گفت : ((اسکتی یا جاریه ! فقد آذیتنی ببکائک ))؛ ای کنیز ! ساکت باش ، زیرا من با گریه تو ناراحت می شوم .

آن ناز دانه بیشتر اشک ریخت . و دیگر بار آن موکل گفت : ((اسکتی یا بنت الخارجی ))؛ای دختر خارجی ! ساکت باش .

حرفهای زجر دهنده آن مزدور ، قلب دختر امام را شکست . رو به سر پدر نمود و گفت : ((یا ابتاه قتلوک ظلما و عدوانا و سموک بالخارجی ))؛ای پدر ! تو را از روی ستم و دشمنی کشتند و نام خارجی را هم بر تو گذاردند .

پس از این جمله ها ، موکل غضب کرد و با عصبانیت ، رقیه را از روی شتر گرفت و از بالا بر روی زمین انداخت .

تاریکی شب بر همه محیط سایه افکنده بود . رقیه از ترس ، شروع کرد به دویدن در آن تاریکی . سختی و خار و خاشاک زمین ، پاهای کوچولوی او را مجروح نمود . و او با همه خستگی باز می دوید .

شدم سه ساله از رفت سایه پدرم

کسی که داغ پدر زود دید من بودم

به نیمه شبی زپی کاروان به دامن دشت

کسی که پای برهنه دوید من بودم .

همان زمان ، قافله متوجه نیزه اش شد که سر امام حسین (ع ) بر بالای آن بود . نیزه به زمین فرو رفته بود . دشمن هر چه کرد که آن را در آورد ، نتوانست .

رئیس قافله نزد امام سجاد (ع ) آمد و سبب این ماجرا و حکایت را پرسید . امام فرمود : یکی از بچه ها گم شد است تا او پیدا نشود ، نیزه حرکت نخواهد کرد !

حضرت زینب (س ) با شنیدن این سخن ، خود را از بالای شتر به روی زمین انداخت . ناله کنان به عقب برگشت تا گمشده را پیدا کند .

زینب (س ) به هر سو می دوید . ناگهان چشمش به یک سیاهی افتاد . جلو رفت تا به آن رسید در آنجا یک زن را دید که سر کودک گمشده را به دامن گرفته است رو به آن زن نمود و پرسید : شما کیستید ؟ !

فرمود : ((انا امک فاطمه الزهراء بر ثو گذاردند .

پس از این جمله ها ، موکل غضب کرد و با عصبانیت ، رقیه رازا روی شتر گرفت و از بالا بر روی زمین انداخت .

تاریکی شب بر همه محیط سایه افکنده بود . رقیه از ترس ، شروع کرد به دویدن در آن تاریکی . سختی و خار و خاشاک زمین ، پاهای کوچولوی او را مجروح نمود . و او با همه خستگی باز می دوید .

شدم سه ساله از رفت سایه پدرم

کسی که داغ پدر زود دید من بودم

به نیمه شبی زپی کاروان به دامن دشت

کسی که پای برهنه دوید من بودم .

همان زمان ، قافله متوجه نیزه اش شد که سر امام حسین (ع ) بر بالای آن بود . نیزه به زمین فرو رفته بود . دشمن هر چه کرد که آن را در آورد ، نتوانست .

رئیس قافله نزد امام سجاد (ع ) آمد و سبب این ماجرا و حکایت را پرسید . امام فرمود : یکی از بچه ها گم شد است تا او پیدا نشود ، نیزه حرکت نخواهد کرد !

حضرت زینب (س ) با شنیدن این سخن ، خود را از بالای شتر به روی زمین انداخت . ناله کنان به عقب برگشت تا گمشده را پیدا کند .

زینب (س ) به هر سو می دوید . ناگهان چشمش به یک سیاهی افتاد . جلو رفت تا به آن رسید در آنجا یک زن را دید که سر کودک گمشده را به دامن گرفته است رو به آن زن نمود و پرسید : شما کیستید ؟ !

فرمود : ((انا امک فاطمه الزهراء اظننت انی اغفل عن ایتام ولدی ))؛ من مادر تو ، فاطمه زهرا هستم . گمان می‌کنی من از یتیم های فرزندم غافلم !

زینب (س ) رقیه را گرفت و به کاروان رساند و قافله به راه افتاد.

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص123

 1 نظر

پاره کردن گریبان در مجلس یزید

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

یزید دستور داد ریسمانها را بریدند . سپس سر امام حسین (ع ) را مقابل او نهادند و زنها را پشت سر او جای دادند که آن سر مقدس را نبینند . ولی علی بن الحسین (ع ) آن را دید . پس از آن حادثه ، هرگز غذای گوارا نخورد .

چون نگاه زینب (س ) بر آن سر بریده افتاد ، دست برد و گریبان خود را پاره کرد و با صدای اندوهناکی که دلها را می‌لرزاند گفت : ((ای حسین جان ! ای حبیب رسول خدا ! ای فرزند مکه و منا و ای فرزند فاطمه زهرا ! ای فرزند دختر محمد مصطفی ! )) .

راوی می گوید : زینب (س ) تمام کسانی را که در مجلس بودند به گریه انداخت و یزید - لعنه الله علیه ساکت بود .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص122

 1 نظر

تشت اندوه و بلا

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

دوبار ، تشتی را مقابل زینب (س ) قرار دادند که او را غمگین کرد :

یک بار ، وقتی برادرش حسن ، لخته های جگرش را میان تشت می ریخت و چهره اش به سبزی می گراید .

بار دوم وقتی بود که سر بریده و غرق به خون برادرش را در مجلس یزید در تشت دید که یزید با چوب خیزران بر لب و دندان می زد و جسارت می کرد .

زینب خطاب به سر فرمود : ((واحبیباه ، یابن مکه و منی ، یابن بنت المصطفی ! ))

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص121

 

 نظر دهید »

زینب (سلام الله علیها) و سه در خواست از یزید

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

پس از آنکه زینب (س ) و سایر زنان وارد مجلس یزید شدند و مورد تجلیل و تکریم قرار گرفتند ، به یاد تحقیر و اهانتهایی افتادند که در همین مجلس از سوی یزید به ایشان شده بود . از این رو ، نخست مشغول ناله و زاری شدند .

پس از لحظاتی یزید از پشت پرده سر بر کشید و از آنان معذرت خواهی کرد و به زینب گفت : ناله و شیون چه فایده دارد ،صبرو بردباری پیشه ساز ، و از هم اکنون شما در افامت در دمشق و یا رفتن به مدینه مخیر هستید . ضمنا هر نوع حاجتی دارید بگویید تا بر آورده نمایم .

در این هنگام زینب (س ) بدون اینکه اظهار کوچکی و زبونی کند با خطاب ((یابن الطلقاء)) سه چیز از او درخواست کرد :

1- عمامه نیایش پیغمبر (ص ) که آن را از سر حسین (ع ) برداشته بودند .

2- مقنعه مادرش فاطمه (س ) که آن را از زینب (س ) ربوده بودند .

3- پیراهن برادرش حسین (ع ) را که از بدنش بیرون آورده بودند .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص121

 نظر دهید »

دعای زینب (سلام الله علیها) در مجلس یزید

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

پس از سخنرانی زینب (س ) در مجلس در مجلس یزید ، او در حضور جمع دعا کرد و چنین گفت : ((اللهم خذ بحقنا)) : خداوندا ، حق ما را از ایشان بگیر .

((وانتقم من ظالمنا)) : انتقام ما را از کسانی که در حق ما ستم کردند بگیر .

((واحلل غضبک علی من سفک دمائنا و نفض ذِمارَنا وَ قَتَلَ حُماتِنا ، وَ هَتَکَ عَنَّا سُدُولَنا))؛ و خشم و غضبت را برآنان که خون ما را ریختند ، نازل فرما .

و آنان که آبروی ما را ریختند و حامیان ما را کشتند ، آنها را غضب فرما و آنان که پرده حرمت ما را پاره کردند ، به خشم و غضب خود گرفتار فرما .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص120

 نظر دهید »

دفاع از دختر امام حسین (ع ) در مجلس یزید

18 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

فاطمه دختر امام حسین (ع ) می فرماید : هنگامی که ما را با آن وضع رقت بار وارد مجلس یزید نمودند ، یزید از مشاهده حال ما متاءثر شد . همان وقت یکی از شامی ها که آدمی سرخ گون بود ، چشمش به من که دختری زیبا چهره بودم افتاد . به یزید گفت : چقدر مناسب است این کنیزک را به من ببخشایی . موی بر اندام من راست شد و لرزه سراپای مرا فرا گرفت و خیال کردم چنین واقعه هم باید اتفاق بیفتد ، بی تابانه جامه عمه ام را به دست گرفته و به دامن او پناهنده شدم .

زحرف شامی آن کودک بر آشفت

در آن آشفتگی با عمه اش گفت

یتیمی بس نبود این ناتوان را

که خدمتکار باشم این خسان را

عمه ام که می دانست هیچ گاه یک چنین اتفاقی صورت مقصود به خود نمی گیرد ، به آن مرد شامی خطاب کرده و گقت : به خدا دروغ می گویی و برای همیشه مورد سرزنش خویش و تبار خواهی بود . چنان نیست که پنداشته ای ! نه تو می توانی به این مقصود برسی و نه یزید می تواند به این آرزو نایل گردد .

یزید در خشم شده و گفت : دروغ می گویی،من می توانم به او دست پیدا کنم و اگر بخواهم اراده خود را صورت عمل می پوشانم .

زینب (س ) فرمود : هیچ گاه به مراد خود نمی رسی و خدا تو را توان چنین منظوری نخواهد داد و هرگاه بخواهی پیش از این در انجام این منظور پافشاری بنمایی ، باید از آیین ما دست برداری و به دین دیگران در آیی .

یزید از زیادی خشم پریشان شده گفت : با مثل منی چنین سخن می گویی و مرا به بی دینی نسبت می دهی . همانا برادر و پدر تو از دین خارج شدند .

زینب (س ) فرمود : ای یزید ، اگر اندک دینی تو و جد و پدرت داشته اید ، از برکت راهنماییهای پدر و برادر من بوده است .

یزید گفت : دروغ می گویی ای دشمن خدا !

زینب (س ) فرمود : آری ، امروز بر حمار مقصود سوار شده ای و بر اریکه سلطنت نشسته ای ، باید ستم کنی و به نیروی جهانداری خاندان حضرت رسالت را هدف فحش و ناسزا قرار دهی .

یزید مانند آنکه از این سخن به خود آمده ، خجالت کشید و ساکت شد . آن مرد شامی که خیال کرد بالاخره ممکناست به مقصود خود برسد و از این سفره ظلمی که گستره شده او هم سهمی برده باشد،دوباره خواهش خود را اعاده کرد . یزید که سخت افسرده شد و به بی خردی و بی دینی نسبت داده شده بود ، گفت : دور شو ! خدا تو را بکشد .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص120

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 17

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • لطیفه ها و حکایت های اخلاقی (5.00)
  • دعاء حضرت علی علیه السلام در روزهاى دهه اول ماه ذى‏ حجه‏ (5.00)
  • خودخواهی منافقان (5.00)
  • گزینش دوست (5.00)
  • یاد مرگ (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 313
  • دیروز: 622
  • 7 روز قبل: 5508
  • 1 ماه قبل: 67141
  • کل بازدیدها: 971660

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس