مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السلام
مقابله با توطئه ترور شخصیت علی علیه السلام
مخالفان امیر مؤمنان پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله، آن بزرگوار را به شدت تحت سانسور تبلیغاتی قرار دادند، به طوری که در جریان سقیفه، هیچیک از سران مهاجر نامی از علی علیه السلام به عنوان فرد لایق خلافت به میان نیاورد، اصحاب سابقه دار و متنفذ به کلی خدمات و ایثارگری های علی علیه السلام را مسکوت گذاشتند، حتی با آن بزرگوار در مورد خلافت مشورت نکردند و به دور از چشم علی علیه السلام ابوبکر را به خلافت برگزیده و برای او بیعت گرفتند .
علی علیه السلام به خاطر محذوراتی - که برخی از آن ها در مقدمه گذشت - نمی توانست از حقوق خود دفاع کند .
در چنین شرائطی حضرت زهراء علیها السلام - با توجه به شناخت دقیقش از توطئه حذف علی علیه السلام از خاطره ها، و پیامدهای ناگوار آن - معرفی شخصیت والا و ممتاز علی علیه السلام را سرلوحه اهداف مبارزاتی خود قرار داد . آن بانوی بزرگوار در شرائطی که هیچکس جرات نمی کرد از علی علیه السلام سخنی به میان آورد، سوابق درخشان امیر مؤمنان را در خطبه های خود مطرح کرده و چهره ممتاز آن حضرت را به تازه مسلمانان معرفی نمود .
گاه از مجاهدت های علی علیه السلام در لحظه های سرنوشت ساز جنگ های صدر اسلام یاد می کرد و رشادت ها و جانبازی ها و دلاوری های مولی را به خاطر مردم می آورد و می فرمود:
«کلما او قدوا نارا للحرب اطفاها الله او نجم قرن الشیطان او فغرت فاعرة من المشرکین قذف اخاه فی لهواتها فلا ینکفی ء حتی یطاصماخها باخمصه و یخمد لهبها بسیفه; هرگاه آتش جنگ را برافروختند خدا آن را خاموش کرد یا هرگاه شاخ شیطان سر برآورد یا اژدهایی از مشرکین دهان باز کرد، [رسول خدا صلی الله علیه و آله] برادرش [علی بن ابی طالب علیه السلام] را در کام [اژدها و شعله فتنه ها] افکند، و [علی علیه السلام] هم باز نمی گشت مگر آن که گردن سرکشان را پایمال شجاعت خود سازد و آتش آنان را با [آب] شمشیرش خاموش کند .» (1)
و گاه از شان و منزلت علی علیه السلام در پیشگاه الهی و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله سخن به میان می آورد (2) و بدین وسیله با صدای بلند و فریاد رسا اعلان می داشت که آن که او را خانه نشین کرده اند پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بیشترین حق را در اعلان کلمة الله و احیای حاکمیت اسلام داشته است، به طوری که هرگاه اسلام به خطر می افتاد، نبی اکرم صلی الله علیه و آله به کمک او اسلام را از خطر می رهاند .
زهرای مرضیه علیها السلام حکومت علی علیه السلام را همان حکومت پیامبر صلی الله علیه و آله و استمرار نبوت و رسالت می دانست . خانه امیرالمؤمنین را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا وآخرت معرفی می نمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن می شمرد . (3)
یکی دیگر از اقدام های روشنگرانه آن حضرت، افشای ماهیت جریان براندازی و بیان ریشه های سیاست ستیز با علی علیه السلام بود . آن حضرت معتقد بود کسانی که علی علیه السلام را از صحنه بیرون کرده اند، از شدت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و زیاده خواهان و افزون طلبان بیم دارند، آنان می دانند علی علیه السلام در اجرای عدالت ذره ای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمی هراسد، از این رو او را کنار زدند تا به آسانی به اهداف شخصی و خواسته های نفسانی شان دست یابند . دختر پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود:
«ماالذی نقموا من ابی الحسن؟ !
نقموا والله منه نکیر سیفه و قلة مبالاته لحتفه و شدة وطاته و نکال وقعته و تنمره فی ذات الله (4) ; به چه دلیلی از ابوالحسن انتقام گرفته اند؟ به خدا قسم! به خاطر سختی شمشیرش و بی باکی نسبت به مردنش و شدت تاختنش [بر آنان] و مجازات [کردن با] آسیب زدنش در جنگ، و خشم کردن او در راه خدا، از او انتقام گرفتند .»
شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمی توانستند باور کنند دست هایی که علی علیه السلام را کنار زده اند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند ; چون آن ها نیز ظاهرا سال ها در رکاب نبی اکرم صلی الله علیه و آله شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به علاوه برخی از آن ها جزء دانشمندان جامعه به حساب می آمده اند، لذا کسی جرات نمی کرد به آنان گمان بد برده و آن ها را به بی دینی و خیانت متهم نماید .
مردم دو دسته بودند: یک دسته از ریشه دشمنی و مخالفت با علی علیه السلام خبر نداشتند و دسته دیگر شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهراء علیها السلام با کمال شجاعت ماهیت کینه توزانه آنان را افشا کرد و ریشه های فاسد عداوت با مولی را برملا ساخت . حضرت فاطمه علیها السلام با این حرکت خود تحلیل وقایع پیچیده سقیفه را آسان کرد و رمز و راز غربت و مظلومیت علی علیه السلام را گشود .
1) علی بن ابی طالب طبرسی، پیشین، ج 1، ص 262 و ابوبکر جوهری، السقیفة و فدک، تحقیق محمد هادی الامینی، ص 141، با کمی حذف و تغییر . و ابن ابی الحدید، پیشین، ح 16، ص 250 .
2) طبرسی، ج 1، ص 262 و 263 و السقیفه و فدک، همانجا .
3) علی بن ابی طالب طبرسی، ج 1، ص 287 و مجلسی، ج 43، ص 160 .
4) علی بن ابی طالب طبرسی، ج 1، ص 288 و مجلسی، ج 43، ص 160 و رک: علی بن عیسی اربلی، ج 1، ص 492 و 493 با کمی تغییر .