مبنای رفاقت
«اقرب ما یکون العبد إلی الکفر ان یواخی الرجل علی الدین فیحصی علیه عثراته و زلّاته لیعنفه بها یوما ما»؛ یکی از چیزهایی که بنده را به کفر نزدیک می کند، این است که انسان با یک نفر رفاقت داشته باشد، رفت و آمد کند و مبنای رفاقت شان هم دین باشد؛ بگوید من برای خدا دوستت دارم چون تو متدیّنی با تو رفیقم، امّا توی این رفاقت و دوستی لغزش های او را می شمرد؛ بیست سال پیش چنین خطایی را در فلان جا کرد، پنج سال پیش چنان معامله ای را انجام داد، خطایی را داشت، همه این ها را در ذهنش نگه بدارد تا او را سرزنش کند و این نقاط ضعف را به روی او بیاورد و عیوبات او را برملا سازد، می فرماید: کسی که با مردم طرح رفاقت و دوستی بریزد، مبنایش هم دین باشد امّا نقاط ضعف این رفیقش را مرتب یادداشت کند که خلاصه یک روزی سر بزنگاه رسوایش کند، آبرویش را بریزد، می فرماید این انسان به بی دینی و کفر خیلی نزدیک است.
دیده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب گناهان زبان ، همراه با حکایت های آموزنده، ص:69