سیره ی عبادی امام رضا علیه السلام
روزی مأمون از رجاء بن ضحّاک پرسید که حال و رفتار حضرت رضا در طول راه(مدینه تا طوس) چگونه بود؟ وی وقتی به دعاها، عبادت ها و نمازهای حضرت در طول راه اشاره کرد، مأمون گفت: ای پسر ضحّاک! او بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است، مبادا آن چه را در طول راه از او مشاهده کرده ای برای دیگران بازگو کنی، چون می خواهم فضل او جز از زبان من آشکار نشود.
به نقل ابراهیم بن عباس، حضرت رضا شب ها کم می خوایسد، بسیار روزه می گرفت و هرگز روزه ی سه روز در ماه از ایشان فوت نمی شد و می فرمود: این معدل است با روزه ی همه ی دهر.
عبدالسلام بن صالح می گوید: در سرخس، سراغ خانه ای رفتم که حضرت رضا در آن ایام در آن محبوس بود. خواستم خدمتش برسم، گفتند: نمی توانی. گفتم: چرا؟ گفته شد: چون وی در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند، ساعتی را در اول روز و قبل از زوال و هنگام غروب به نماز مشغول است. در این ساعات وی در مصلای خویش نشسته و به مناجات با پروردگارش مشغول است. گفتم: در یکی از همین اوقات برایم اذن ورود بگیر. برایم اجازه گرفت. وقتی خدمتش رسیدم، در مصلای خود نشسته و به تفکر مشغول بود.
هنگام تلاوت قرآن، هر گاه به آیه های(یا ایها الذین آمنوا) می رسید، آهسته می گفت:«اللهم لبیک».
وقتی می خواست وضو بگیرد، نمی گذاشت کسی به او کمک کند یا آب به دستانش بریزد و می فرمود: وضو گرفتن هم عبادت است، دوست ندارم در آن کسی با من مشارکت کند.
چنان خود را در بندگی، خالص ساخته بود و محتاج به عبودیت که قسم خورده بود هر گاه به خیالش خطور کند که بهتر از فلان غلام سیاه است، برده ای آزاد کند و ثروتش را انفاق نماید، مگر آن که عمل صالحی انجام داده باشد که به خاطر آن برتری بر آن غلام بیابد.
هنگام دعا، نیایش خود را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می کرد و صلوات بر آن حضرت را مایه ی رحمت و تقرّب برای خود می دانست. اغلب اوقات او همراه با ذکر خدا بود.
نشریه تجلّی معارف دین در کلام رضوی علیه السلام/اداره کل تبلیغات استان اصفهان/شهریور1392