جوان انقلابی را چه چیز تهدید می کند؟
1. مخالفت با انقلاب!
«…صرفنظر از یک عده انقلابی فرسودهی پشیمان که به دلائل گوناگون، زندگی راحت را، سازش را ترجیح دادند، یا به ساز دشمن رقصیدن را عیب ندانستند، جوانِ کشور، تودهی ملت که اکثریت هم جوان هستند، این انگیزهی عمیق را دارند.» ۱۳۸۸/۰۸/۱۲
«جوانهاى امروز ما، جوانهاى نسل معاصر ما و جوانهائى که در آینده خواهند آمد، بدانند راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به ثبات قدم. بعضى این ثبات قدم را دارند، بعضى در بین راه برمىگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل مىکنند؛ «فمن نکث فإنّما ینکث على نفسه». آن کسانى که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانى هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ مىکنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام مىشود؛ افطار مىکنند. این مثل همان کسى است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانى از ساعات روز باشد، ابطال روزه است. در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند. وصیت امام این است که جوان ما، مردم ما، نسلهاى گوناگون ما، با چشم واقعبینانه نگاه کنند. اصل، انقلاب است؛ اشخاص، اصل نیستند. انقلابى بودن به حفظ رابطهى خود و عمل خود و پیوستگى خود با انقلاب است.» ۱۳۸۷/۰۳/۱۴
۲. ناامیدی
وقتی از بالا نگاه بکنید دست دشمن در سد کردن مسیر این موتور محرکه انقلاب اسلامی خوب پیداست. شاید از همین روست که آیت الله خامنهای در انذارهایشان چیزهایی میگویند که در نگاه اول به چشم کسی نمیآید. به ریزشهای انقلاب اسلامی که نگاه کنیم و مصادیق فرسوده شدهها را بررسی کنیم، عدهای از نقطهی نون «نمیشود» منحرف شدند. مایوس شدند. رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با دانشآموزان دهه شصت به همین نقطه اشاره فرمودند:
«جوانان عزیز! دشمن روى شما سرمایهگذاریهاى زیادى مىکند؛ حواستان جمع باشد. عدهیى را به بىتفاوتى مىکشاند و عدهیى را دلسرد و مأیوس مىکند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا مىکند؛ همچنان که امید اینگونه است. در مقابل یأسى که دشمن مىخواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.» ۱۳۶۸/۰۸/۱۰
من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خوردهام که چرا باید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچچیزشان از آن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود. وقتىکه انسان مطلب را به درستى کاوش مىکند، مىبیند سر رشته مىرسد به ارادهى خباثتآمیزى در نقطهاى! مسئولین هم متوجه نیستند.
۳. منزوی شدن
«از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور مثلًا در یک مرکز فرهنگى کشور دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کند مىکند. یا مثلًا وقتى ببیند که در مجلّات بهاصطلاح ادبى و هنرى کشور، چهرههاى مخالف با این روش و خط را، بزرگ مىکنند، برجسته مىکنند، تعریف مىکنند، این جوان دلش آب مىشود و روحیهاش را از دست مىدهد. وقتى یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مىبرد که مىتوانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بىاعتنایى به او مىگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایکى ایههاى هنرى از کار او کمتر است اما چون مایهى اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان بهخودىخود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خوردهام که چرا باید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچچیزشان از آن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود. وقتىکه انسان مطلب را به درستى کاوش مىکند، مىبیند سر رشته مىرسد به ارادهى خباثتآمیزى در نقطهاى! مسئولین هم متوجه نیستند.» ۲۱/ ۰۵/ ۱۳۷۱
۴. رفتار تکفیری
«من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من این است که مجموعهی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحبنظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیلکردههای ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد.» ۱۳۹۳/۰۱/۰۱
۵. افراط و تفریط
«نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطىگرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همانطور که کنارهگیرى و سکوت و بىتفاوتى ضربه میزند، زیادهروى هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروى نشود. اگر آن چیزى که گزارش شده است که به بعضى از مقدسات حوزه، به بعضى از بزرگان حوزه، به بعضى از مراجع یک وقتى مثلًا اهانتى شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضاى انقلابیگرى، اینها نیست.»۲۹/ ۰۷/ ۱۳۸۹
۶. نفوذ دشمن
«جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهى از منکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است. من یقین دارم - و تجربههاى این چندسال هم نشان داده - تا نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى براى انجامِ کارى به میدان مىآیند، یک عدّه عناصر بدلى و دروغین، با نام اینها در گوشهاى فسادى ایجاد مىکنند تا ذهن مسؤولین را نسبت به نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى و مردمى چرکین کنند. مواظب باشید. مسأله امر به معروف و نهى از منکر، مثل مسأله نماز است. یاد گرفتنى است.» ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
۷. ظلم
«جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.» ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
مشاهده شده توسط نویسنده وبلاگ در مجله گنجینه صالحین/شماره21/شهریورماه95/صص53-56