منظور از ذکر الله چیست؟
چگونه دل انسان با یاد الله آرام می گیرد؟ اگر شخصیت انسان شبیه به یک کوه یخ باشد و ضمیر ناخودآگاه آدمی، نه دهم که یخ مستور و مخفی در آب، اگر ضمیر ناخودآگاه بر وجود آدمی سیطره داشته باشد و تعیین کننده و کارگردان پشت صحنه باشد، اگر انواع اختلالات رفتاری و بیماری های روحی و روانی تجلی تیره شدن روابط خودآگاه و ناخودآگاه تلقی گردد و اولین گام در تخفیف این بیماری ها انتقال موضوعات و مسائل درون ناخودآگاه به سطح آگاه بیمار باشد، معنا و اهمیت ذکر معلوم و روشن می گردد. ذکر الله به طور خاص یعنی با خبر ساختن، خبر گرفتن و توجه کردن ارادی و معتمدانه ذهن هشیار از آن چیزی که در ناخودآگاه آدمی وجود دارد. [1]
ذکر یعنی اعتراف به حضور او، به محض اینکه الله حاضر در ناخودآگاه آدمی، اما غایب از سطح آگاه ذهن به یاد آورده می شود، ناگهان ابهامات از بین می رود، یک احساس شعف، آرامش طمأنینه، احساس معنادار بودن زندگی شخص و کل هستی، یک احساس تعالی به انسان دست می دهد و قلب متلاطم، ناآرام و مضطرب، آرام می گیرد[2] و همراهی و پذیرش ولایت الله، ترس، خوف، غم و اندوه را از دل ها می زداید.[3] «الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون، الذین امنوا و کانوا یتقون، لهم البشری فی الحیاه الدنیا و فی الاخره لا تبدیل لکلمات الله ذلک هو الفوز العظیم».[4]
و ذکر، او را به آینده امیدوار میسازد؛ چون ترس از آینده همواره هر گونه آرامش و آسایش را از انسان سلب می نماید. وقتی انسان همواره از آینده مبهم و نامعلومی در رنج باشد، آسایش و آرامش کنونی بر او سخت و دشوار می گردد و از وی سلب می شود در حالی که ایمان به آینده او را امیدوار و توانایی بهره گیری از لذت های حال را در او افزایش می دهد[5]. «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون»[6].
قسمتی از پایان نامه ی خانم ریحانه سلیمانی
[1] اصول کلی بهداشت روان در اسلام، ص 53
[2] انوار درخاشن ج 9، ص 220
[3] تفسیر نمونه، ج 8، ص 333
[4] یونس(10) آیات 62،63،64
[5] سید محمد، طباطبايي، الميزان، مترجم محمد باقر موسوي همداني، ج 7، چاپ بیست و سوم، قم: دفتر انتشارات اسلامی،1386، ص 415
[6] فصلت(41)آیه30