شيطنتهاي بنيصدر
به طوري كه ملاحظه ميشود، بنيصدر بين شيطنتهاي خود و مسائل جبهه پيوند ميزند و تضعيف خود را تضعيف نيروهاي مسلح ميداند و مفهومش آن است كه كساني كه نگران سرنوشت جنگ هستند، بايد از رئيس جمهور حمايت كنند و ماجراجوييهاي او را به مصالح انقلاب اسلامي بدانند، كه البته تا حدودي شگردهاي او كارگر واقع شد و شخصيتهاي بزرگي چون شهيد دكتر بهشتي(ره) در مظلوميت كامل قرار گرفتند. البته زماني حملات بنيصدر عليه نيروهاي انقلابي اوج ميگيرد كه شهيد رجايي به عنوان نخستوزير مأمور تشكيل كابينه ميشود و تثبيت دولت او ميتوانست به كلي ليبرالها را در رسيدن به مقاصد خود ناكام بگذارد. فلذا سخنراني 17 شهريور بنيصدر در ميدان شهداء كه با صحنهداري سازمان منافقين برگزار شد، خطر به اصطلاح گروه اقليتي را از خطر امريكا و حضور دشمنان در خاك كشورمان بيشتر دانست. ظاهراً بنيصدر سي ميكرد برخلاف ميل باطني، خود را هماهنگ با حضرت امام(ره) نشان دهد و قبل از حذف نيروهاي مكتبي برخورد با ولايت فقيه را به مصلحت خود نميديد، لذا در همين سخنراني براي اينكه خود را خط امامي جلوه دهد، گفت:
خط اصلي امام خط وحدت است، وحدت مردم را با مرزبنديهاي قلابي بر هم نزنيد… اگر نخستين رئيس جمهور ايران خدايي نكرده، مخالف امام بنيانگذار جمهوري است، آن كسي كه موافق است، كيست؟
البته نيروهاي مكتبي هم در مقابل شيطنت ليبرالها و گروهكهاي وابسته، بيكار نشسته و با افشاي اهداف پنهان آنها، اذهان مردم را روشن ميساختند.
بخشي از كتاب تاريخ دفاع مقدس