• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

«شاکرا» و «کفورا»

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

سوره انسان

إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً
کلمه «اما-یا»تقسیم و تنویع را مى‏رساند،و آیه را چنین معنا مى‏دهد: مردم در قبال هدایتى که ما کردیم دو قسم و دو نوعند،یا شاکرند و یا کفور،خلاصه چه شاکر باشند و چه کفور، به هر حال هدایت شده‏ اند.

منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 195

 نظر دهید »

محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهراء علیها السلام(1)

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

 


اعلان عدم مشروعیت خلافت ابوبکر

زهرای اطهر علیها السلام با مخالفت های همه جانبه خویش با خلفا، مخصوصا با مقاومت حیرت انگیزش در مقابل اصرار ابوبکر و عمر برای بیعت گرفتن از علی علیه السلام، به همگان اعلان کرد که خلافت ابوبکر غیر مشروع است .

جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی اصحاب، به سرعت سراغ علی علیه السلام آمدند تا در اسرع وقت از آن بزرگوار بیعت بگیرند و سند مشروعیت حکومت خود را به امضاء رسانند . آن ها می دانستند که علی علیه السلام به خاطر حفظ اسلام و پیشگیری از تفرقه و اختلاف، به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی هاشم و حامیان اهل بیت علیهم السلام را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافتشان مستحکم خواهد شد . از این رو آن بزرگوار را تحت فشار سختی قرار دادند و زشت ترین برخوردها را در نخستین روزهای رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله با آن حضرت کردند و تا سرحد کشتن آن حضرت پیش رفتند . (1)

برای آنان بیعت امیرالمؤمنین علیه السلام اهمیت بسزایی داشت; چرا که تاخیر علی علیه السلام در بیعت، بیانگر آن بود که خلافت ابوبکر از دیدگاه شخصیت برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله مورد قبول نمی باشد، این مساله بنیان حکومت ابوبکر را در مدینه متزلزل می کرد، به علاوه اگر خبر این نارضایتی به مناطقی چون یمن می رسید و یا مسلمانانی که از بلاد اسلامی در غدیر خم حضور داشتند متوجه این موضوع می شدند، مشروعیت خلافت آنان کاهش می یافت .

خلیفه و طرفدارانش در صدد بودند به هر طریق ممکن ولو به قیمت کشتن، علی علیه السلام را به پذیرش حاکمیت خود وادار کنند، اما با مقاومت شدید حضرت زهراء علیها السلام مواجه شدند، شخصیتی که هنوز جملات پیامبر صلی الله علیه و آله در شان و منزلت او در فضای جامعه طنین انداز بود، و سفارش های رسول خدا صلی الله علیه و آله در حفظ حرمت و مودتش فراموش نشده بود .

مبارزه حضرت فاطمه علیها السلام کار خلفا را بسیار دشوار ساخت زیرا آنان می دانستند چنانکه تسریع در بیعت گرفتن از علی علیه السلام موجب تثبیت حکومتشان می شود، جسارت زیاد نسبت به دختر پیامبر صلی الله علیه و آله نیز پایه حکومتشان را سست خواهد کرد . طبق نقل مسعودی، تا حضرت زهراء علیها السلام در قید حیات بودند آن ها نتوانستند از علی علیه السلام بیعت بگیرند . بنی هاشم نیز پس از شهادت زهرای اطهر علیها السلام با ابوبکر بیعت کردند . (2) همین امر به عنوان سندی روشن بر عدم مشروعیت خلافت ابوبکر از دیدگاه امیرمؤمنان و حضرت فاطمه علیها السلام و بنی هاشم در تاریخ ثبت گردید .

روایات و اسناد تاریخی مربوط به مقاومت های حضرت زهراء علیها السلام فراوان است و ما تنها به ذکر برخی از فرازهای یک سند نسبتا مفصل و هماهنگ از کتاب «الامامة و السیاسة » اکتفا می کنیم . دینوری می نویسد: «ابوبکر ازکسانی که از بیعت با او سرباز زده و نزد علی علیه السلام گرد آمده بودند پرس و جو کرد و عمر را به دنبال آن ها فرستاد، عمر آن ها را صدا زد ولی آن ها بیرون نیامدند . لذا هیزم خواست و گفت: . . . یا بیرون می آیید و یا خانه را با اهلش به آتش می کشم!

به او گفته شد: ای اباحفص! در این خانه فاطمه است . گفت: اگر چه او (فاطمه) باشد . . . !

علی علیه السلام فرمود: «حلفت ان لااخرج و لااضع ثوبی علی عاتقی حتی اجمع القرآن; قسم یاد کرده ام تا قرآن را جمع نکنم خارج نشوم و لباسم را بر شانه نیفکنم .»

در این هنگام فاطمه پشت درب ایستاد و فرمود: «لاعهد لی بقوم حضروا اسوا محضر منکم ترکتم رسول الله صلی الله علیه و آله جنازة بین ایدینا و قطعتم امرکم لم تستامرونا و لم تردوا لنا حقا; من امتی بد برخوردتر از شما نمی شناسم، جنازه رسول خدا صلی الله علیه و آله را روی دست ما رها کردید و کار [خلافت] خود را [بین خودتان] سامان دادید، از ما طلب امر نکردید و حق را به ما باز نگرداندید .»

طبق گزارش دینوری، برخورد تند و علنی حضرت زهراء علیها السلام موجب خوف آن ها شد، زیرا نمی خواستند مردم مدینه خشم حضرت زهراء علیها السلام بر آن ها را بدانند . بار دوم و سوم خودشان نیامدند، بلکه قنفذ را فرستادند تا از علی علیه السلام بخواهد نزد ابوبکر بیاید و بیعت کند، ولی حضرت نپذیرفت . وقتی پیغام آنان بی نتیجه ماند به ناچار بار دیگر عمر با عده ای به طرف خانه حضرت فاطمه علیها السلام آمدند، دق الباب کردند، وقتی فاطمه علیها السلام سر و صدایشان را شنید این بار حمله اش را متوجه شخص ابوبکر و عمر کرد، با صدای بلند فریاد زد: «یا ابت یا رسول الله، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافة; ای پدر، ای رسول خدا، ما پس از تو از پسر خطاب و پسر ابی قحافه چه کشیده ایم؟ !»

این سخن که از سینه ای مالامال از درد و رنج برخاسته بود، دل های عده زیادی از اطرافیان عمر را لرزانید به طوری که وقتی ناله فاطمه و گریه اش را شنیدند، گریه کنان برگشتند . . . اما عمر و عده ای ایستادگی کردند، علی علیه السلام را از خانه بیرون آوردند و نزد ابوبکر بردند . درهمین هنگام حضرت زهراء علیها السلام به دنبال امیرمؤمنان وارد مجلس شد .

آن ها به علی علیه السلام گفتند: بیعت کن .

علی علیه السلام فرمود: «ان انالم افعل فمه; اگر بیعت نکنم، چه خواهید کرد؟»

گفتند: در این صورت . . . گردنت را می زنیم .

ابوبکر همچنان ساکت بود و حرف نمی زد، لحظه، لحظه سرنوشت سازی بود، اگر ابوبکر کوچکترین اشاره ای می کرد علی علیه السلام به شهادت می رسید، ولی حضور زهرای اطهر علیها السلام حداقل یکی از علل پرهیز از قتل علی علیه السلام بود .

طبق گزارش دینوری عمر از ابوبکر خواست علی علیه السلام را به زور مجبور به بیعت کند، ولی ابوبکر گفت: مادامی که فاطمه در کنار اوست او را به کاری مجبور نمی کنم . ظاهرا هدف عمر از مجبور کردن، تهدید به قتل بود; زیرا علی علیه السلام پس از گفت وگوی آن دو کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و در حالی که فریاد می زد و می گریست قبر را در آغوش گرفته، این آیه را خواند: «یاابن ام ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی » ; «ای فرزند مادر! این قوم مرا ضعیف انگاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند .» (3)

از این گزارش به دست می آید که صدیقه طاهره نه تنها با خطبه های آتشین خود اعتبار خلافت ابوبکر را زیر سؤال برد; بلکه با حضور فعال خود در خط مقدم مبارزه همچون سپر محکمی از جان علی علیه السلام و حامیانش محافظت کرد و فضای مناسبی را برای بنی هاشم فراهم نمود تا بیعت را به تاخیر بیندازند .

البته شیوه حضرت فاطمه علیها السلام برای اعلان عدم مشروعیت حکومت ابوبکر تنها در مبارزه علنی روزهای نخست رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله خلاصه نمی شد، آن حضرت تا آخرین روز رحلتش همواره با قطع رابطه وابراز ناراحتی و اندوه، افکار عمومی را متوجه مساله سقیفه و غصب خلافت می کرد و نمی گذاشت این مهم به فراموشی سپرده شود . زنان مهاجرین وانصار برای عذر خواهی به عیادت آن بزرگوار آمدند، ولی حضرت فاطمه علیها السلام نه تنها از آنان تشکر نکرد بلکه در جواب احوال پرسی آنان فرمود: «اصبحت والله عائفة لدنیا کن، قالیة لرجالکن، لفظتهم بعد ان عجمتهم، سئمتهم بعد ان سبرتهم . . . ویحهم انی زحزحوها عن رواسی الرسالة و قواعد النبوة والدلالة; به خدا قسم! صبح کردم در حالی که نسبت به دنیای شما بی میل و نسبت به مردان شما ناراحتم، آنان را از دهان خود بدور افکندم بعد از اینکه آن ها را آزمودم، و با آنان بد شدم بعد از آنکه آن ها را سنجیدم . . . وای بر آن ها، چگونه خلافت را از [پایه های رسالت و] بنیادهای نبوت و ارشاد دور ساخته اند .» (4)

در آخرین روزهای زندگی حضرت وقتی ابوبکر وعمر تقاضای ملاقات کردند، ابتدا حضرت فاطمه علیها السلام نپذیرفت و زمانی که امیر مؤمنان از آن حضرت تقاضا کرد به احترام شوهر بزرگوارش پذیرفت ولی چنان برخورد سردی با آن ها کرد که گزارش آن دیدار به یک سند تاریخی گویا برای اثبات خشم آن حضرت نسبت به خلفا تبدیل گردید . آن ها قصد داشتند با دلجویی از زهرای اطهر علیها السلام بر اعمال زشت خویش سر پوش بگذارند، ولی حضرت فاطمه علیها السلام هنگام ورود آنان به اتاق، رویش را از آن ها برگرداند و بعد از آنکه ابوبکر اظهار پوزش و عذر خواهی کرد، فرمود: «نشدتکما الله الم تسمعا رسول الله یقول: رضا فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی; شما را به خدا قسم! آیا از رسول خدا نشنیده اید که فرمود: رضایت فاطمه از رضایت من و غضب فاطمه از غضب من است؟»

گفتند: آری، از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده ایم . وقتی از آن ها اقرار گرفت، با جملاتی حساب شده و در عین حال تند و تکان دهنده برائت همیشگی خود را نسبت به آن دو اعلان کرد و فرمود: «فانی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی، و لئن لقیت النبی لاشکوتکما الله . . . والله لادعون الله علیکما فی کل صلاة اصلیها; من خداوند و ملائکه اش را شاهد می گیرم که شما دو نفر مرا خشمناک کرده و خشنود نساخته اید، اگر با پیامبر صلی الله علیه و آله ملاقات کنم نزد خداوند از شما شکایت خواهم کرد . . . قسم به خدا در هر نمازی که می گذارم نزد خدا شما را نفرین می کنم .» (5)

مهمترین ضربه ای که فاطمه علیها السلام بر بنیان خلافت ابوبکر و سپس عمر وارد ساخت، وصیت آن حضرت به مخفی ماندن مرقد مطهرش بود . آن حضرت در سفارش هایش به امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «اوصیک ان لایشهد احد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و اخذوا حقی فانهم عدوی و عدو رسول الله و لاتترک ان یصلی علی احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنی فی اللیل اذا هدات العیون و نامت الابصار; تو را وصیت می کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند; زیرا آن ها دشمن من و دشمن رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند و اجازه نده احدی از آن ها و پیروانشان بر من نماز گذارد و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته باشند .» (6)

این وصیت، ضربه سهمگینی بر پیکر ابوبکر و عمر وارد ساخت، ضربه ای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت خلفا و غیر عادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه علیها السلام به شمار می آید .

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه


1) ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، بیروت، دارالاضواء، ط 1، 1410 ق، ج 1، ص 31 .

2) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، تحقیق عبدالحمید، بیروت، دارالفکر، 1409 ق، ج 2، ص 308 .

3) همان، ج 1، ص 30 و 31 .

4) رک: علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381 ق، ج 1، ص 492 و احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی، تحقیق ابراهیم بهادری و هادی به ، طهران، اسوه، 1416 ق، ج 1، ص 286 و 287; مجلسی، پیشین، ج 43، ص 158 و 160 .

5) ابن قتیبه، ج 1، ص 31 و رک: مجلسی، ج 43، ص 198 و 199 .

6) رک: مجلسی، ج 43، ص 192 و محمد دشتی، نهج الحیاة (فرهنگ سخنان فاطمه علیها السلام)، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ص 330، ح 6 .


 

 نظر دهید »

انتخاب راه هدایت و کفر

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


سوره انسان آیه 3
تعبیر به «إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» بر دو نکته دلالت دارد:
نکته اول اینکه: مراد از سبیل، سنت و طریقه‏اى است که بر هر انسانى واجب است که در زندگى دنیائیش آن را بپیماید، و با پیمودن آن به سعادت دنیا و آخرت برسد، که این‏ سبیل او را به کرامت زلفى، و قرب پروردگارش سوق مى‏دهد، کرامتى که حاصلش دین حق است که نزد خداى تعالى همان اسلام است.
این را گفتیم تا روشن گردد اینکه بعضى از مفسرین (روح المعانى، ج 29، ص 153) سبیل را به راه بیرون شدن انسان از رحم تفسیر کرده‏اند تفسیر صحیحى نیست.
نکته دوم- که این تعبیر بر آن دلالت دارد- این است که: آن سبیلى که خدا بدان هدایت کرده سبیلى است اختیارى، و شکر و کفرى که مترتب بر این هدایت است، در جو اختیار انسان قرار گرفته، هر فردى به هر یک از آن دو که بخواهد مى‏تواند متصف شود، و اکراه و اجبارى در کارش نیست، هم چنان که در جاى دیگر فرمود: «ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ» (عبس/20) و اینکه در آخر سوره فرموده: «فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِیلًا وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» (انسان/29 و 30) مى‏فهماند آنچه از بنده وابسته به اراده خداى تعالى است مشیت بنده است، نه عمل بنده، که مورد مشیت خود بنده است، پس این آیه هم نمى‏خواهد تاثیر مشیت بنده در عمل او را نفى کند، که مکرر در این کتاب به این نکته اشاره کرده‏ایم.
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 195 و 196

 نظر دهید »

پرتویی از فضایل امیرالمومنین از منظر اهل سنت

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

ابن ابی‌الحدید، دانشمند سنی مذهب و شارح نهج‌البلاغه در توصیف امیرالمومنین(ع) می‌نویسد: چه گویم درباره مردی که حتی دشمنان و ستیزگران با او هم ، سر به آستان فضائلش فرود آورده‌اند و انکار مناقب و کتمان فضائل او را تاب نیاوردند.
وی می‌افزاید: و تو دانستی که بنی امیه (و به ویژه معاویه) چون به حکومت اسلامی در شرق و غرب زمین چیره شدند، به هر نیرنگی در خاموش کردن نورعلی بن ابی طالب کوشیدند و حقایق را برعلیه او تحریف کردند، عیب هایی برای او جعل و بر روی منابرلعنش کردند، مدح گویان او را تهدید کردند ، به حبس کشیدند ، کشتند و از نقل روایاتی که حاوی فضائل و مایه بلند آوازگی او می شد جلوگیری نمودند، تا آنجا که اجازه نمی‌دادند نام او بر کسی نهاده شود، اما این حیله‌ها جز بر والایی و سرافرازی او نیفزود، همچون مشک که هر چه بر آن سرپوش نهند، بویش بپیچد و چنان خورشید که چهره اش با کف دستی پوشیده نگردد و چون روز روشن که اگر چشم برآن ببندی، دیدگان بسیاری آن را می بیند.(1)
معاویه یکی از یاران نزدیک امیرالمومنین (ع) را به حضور خواست و از او خواست تا علی(ع) را توصیف کند. آن شخص که ” ضراره بن ضمره ” نام داشت، در حضور دشمن کینه توز امیرالمومنین (ع) در وصف آن حضرت چنین گفت:” به خدا سوگند که او بسیار دوراندیش و نیرومند بود، به عدالت سخن می گفت و با قاطعیت کارها را به سرانجام می رساند. علم از جوانب وجودش می جوشید و حکمت از زبانش فرو می ریخت . از زرق و برق دنیا وحشت داشت و با شب و تنهایی آن مانوس بود. بسیاراشک می ریخت و فراوان می اندیشید. لباس زبر و سخت و غذای فقیرانه را می‌پسندید، در میان ما همچون یکی از ما بود. اگر چیزی درخواست می‌کردیم می پذیرفت و اگراز او دعوتی می‌نمودیم قدم رنجه می‌نمود. با این همه که به ما نزدیک بود و ما را به خود نزدیک می‌ساخت ، چندان باهیبت بود که در حضورش جرات سخن گفتن نداشتیم.
آن بزرگوار، اهل دیانت را بزرگ می‌شمرد و بینوایان را به خود نزدیک می‌ساخت. نه نیرومند به باطل در او طمع داشت و نه ناتوان از عدالتش نومید بود. به خدا سوگند یک شب به چشم خود دیدم که به عبادت ایستاده بود و در تاریکی فراگیر شب ، دست به محاسن گرفته و چون مارگزیده به خود می پیچید و چون مصیبت زده می‌گریست و می‌گفت: ای دنیا، دیگری را بفریب. آیا به من رو کرده‌ای؟ هیهات که من سه طلاقه‌ات کرده‌ام و بازگشتی در آن نیست. عمرت کوتاه ، خطرت بزرگ و عیشت ناچیز است، آه از توشه اندک و سفر دراز و راه ترسناک."( سفینه البحار2/657، ماده وصف) سخن که بدینجا رسید اشک در چشمان معاویه حلقه زد… اما همین معاویه که فضائل امیرالمومنین (ع) را می شنید و می شناخت به کینه های بدر و احد و به طمع قدرت ، چنان با آن حضرت دشمنی می ورزید که لعن او را در خطابه ها و منابر، در سراسر کشور بزرگ اسلامی ، لازم الاجرا ساخت و طی بخشنامه ای به امرای خود، نسبت به هر کس که فضیلتی درباره علی بن ابی طالب(ع) نقل کند از خود سلب مسوولیت نمود. ( بدین معنا که حاکمان مناطق مختلف می توانستند هر بلایی بر سر چنین شخصی درآورند).
اکنون شمه‌ای از فضائل نقل شده امیرالمومنین(ع) را تماماً از کتب برادران اهل سنت می آوریم تا ملاحظه کنید که چگونه خداوند نور خود را تمام می کند و فضائل شخصیتی را که شصت سال در سرزمین اسلام به دستور معاویه بن ابی سفیان لعن او در هر جا واجب شمرده می شد، منتشر ساخته است.
1- قرآن کریم در سوره بقره، پس از توصیف پرهیزگاران می فرماید:” آنان بر هدایتی از جانب خداوند قرار دارند و آنان رستگارانند، پیامبر اکرم(ص) به علی بن ابی طالب اشاره نموده وبه سلمان فرمود: ” ای سلمان این مرد و حزب او در قیامت رستگارند .” (4)
2- هنگامی که در شب هجرت رسول اکرم(ص) امیرالمومنین (ع) در جای آن حضرت خوابید، خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:” از مردم کسانی هستند که جان خود را در راه جلب رضایت خداوند تقدیم می دارند و خداوند به بندگان خود رئوف است."(بقره /207)
از ابن عباس نقل شده که شان نزول این آیه را در مورد آن حضرت دانسته و می افزاید: خداوند در آن شب ، جبرئیل و میکائیل را فرمان داد تا به نزد علی(ع) فرود آیند. آنگاه جبرئیل گفت: ای پسر ابوطالب چه کسی مانند تو است؟ خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات می‌ورزد.(3)
3- در آیه 82 سوره “طه” خداوند متعال می فرماید: ” و من قطعاً نسبت به کسی که به سوی من بازگشت کند و ایمان آورد وعمل صالح انجام دهد، سپس هدایت یابد ، آمرزنده هستم.” با اندک تاملی در متن آیه شریفه، این سوال به ذهن متبادر می شود که این چگونه شرطی برای دست یافتن به مغفرت الهی وآمرزش است؟ ایمان، عمل صالح و سپس هدایت یافتگی! مگرپس از ایمان و عمل صالح، هدایت کامل نگردیده که خداوند آن را به عنوان شرطی مستقل و پس از ایمان وعمل صالح می افزاید؟
پاسخ در تبیین پیامبر اکرم(ص) نهفته است که آیه را چنین توضیح فرمودند: هر کس ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد و سپس با ولایت علی بن ابی طالب هدایت یابد.(4)
4- خداوند متعال در سوره ” یس” می فرماید:” همه چیز را در امام مبین به شماره در آورده‌ایم” یعنی علوم همه چیز را در آن جمع کرده‌ایم. اصحاب از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا منظور تورات، انجیل یا قرآن کریم است؟ حضرت به علی بن ابیطالب اشاره نموده و فرمودند: خیر، امامی که خداوند علم همه چیز را در وجود او نهاده این شخص است.(5)
5- درسوره “تکاثر"، خداوند متعال پس از آنکه زیاده طلبی انسان تا دم مرگ را به او گوشزد می‌کند، با لحنی شدید ، مرگ را به یاد می‌آورد و هشدار می‌دهد” هرگز چنین نیست اگر به علم یقینی می‌دانستید، قطعاً و به یقین درآن روز از نعمت سوال خواهید شد.” در تفسیر آیه آخر چنین نقل شده که نعمت مورد سوال ، ولایت علی بن ابی طالب است.(6)
6- از پیامبر اکرم نقل شده که فرمودند:” هنگامی که خداوند اولین و آخرین را جمع کند و صراط بر جهنم نصب گردد، هیچکس از آن عبور نخواهد کرد مگر آن کس که براتی حاکی از ولایت علی بن ابی طالب همراه دارد.” (7)
7- در آخرین آیه از سوره “رعد"، خدا به پیامبرش تسلی می‌دهد که اگر کافران می‌گویند تو پیامبر نیستی، به آنان بگو دو شاهد دارم که مرا کفایت می‌کنند، الله و کسی که علم الکتاب در نزد اوست. روایات شیعه و بسیاری از روایات اهل سنت ، دلالت دارد که شاهد دوم یعنی آن کسی که صاحب علم الکتاب است، امیرالمومنین علی بن ابی طالب است.(8)
توجه فرمایید که امیرالمومنین (ع) در این آیه صاحب علم کتاب معرفی شده و این در حالی است که قرآن کریم در سوره نمل شخصی از یاران سلیمان پیامبر (ع) را به عنوان صاحب جزئی از علم کتاب معرفی نموده و بیان می دارد که وی توانست تخت سلطنتی ملکه سبا را در یک چشم بر هم زدن از یمن به بیت المقدس بیاورد و علی بن ابی طالب صاحب تمام این علم است.
آیه مورد بحث ، شمه‌ای از ولایت تکوینی به معنای قدرت تصرف در عالم وجود است که ائمه معصومین (ع) دارای آن بوده‌اند.
پی نوشت‌ها:
1- شرح نهج البلاغه،1/17.
2- شواهد التنزیل ، ج1، صص 69-70/ تاریخ دمشق ، ج 2، ص 346.
3- مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 132/ تاریخ دمشق، ج 1، ص138- تفسیر فخر رازی – تفسیر طبری – تفسیر قرطبی- احیاء علوم الدین، ج 3، ص 238.
4- شواهد التنزیل ، ج 1، صص 375-377/ الصواعق المحرقه 91 چاپ مصر- ینابیع الموده باب ، ج 36، ص 110.
5- ینابیع الموده باب 14، صص 76-77.
6- شواهد التنزیل ، ج 2، ص 368/ ینابیع الموده 111 و 112.
7- مناقب ابن مغازلی 42 / لسان المیزان ابن حجر عقلانی ، ج 1، ص 51/ میزان الاعتدال ذهبی،ج 1، ص28/ الصواعق المحرقه ، ص 75/ الریاض النضره محب طبری ، ج 3، ص 167.
8- شواهد التنزیل ، ج1، صص 307-310/ الاتقان سیوطی ، ج 1، ص 13/ ینابیع الموده ، ص 102/ تفسیر قرطبی – تفسیر روح المعانی – تفسیر طبری – الله المنثور – تفسیر خازن)

 نظر دهید »

من غرق در گناهم

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 نظر دهید »

بانو بيا

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


بانو بيا و جرعه اي از زمزمت ببار

تا تر كني لبان عطشناك مكّه را !

شاعر : طاهره حسن آبادي

 نظر دهید »

حفظ شخصیت زن

04 اسفند 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


قالَتْ - عليه السلام - : خَيْرٌ
لِلِنّسا

ءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ.

«بحارالأنوار، ج 43، ص 54، ح 48»

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمود: بهترين
چيز براي حفظ شخصيت زن آن است كه مردي را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار
نگيرد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 430
  • 431
  • 432
  • ...
  • 433
  • ...
  • 434
  • 435
  • 436
  • ...
  • 437
  • ...
  • 438
  • 439
  • 440
  • ...
  • 501

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • یک نفر مانده .... (5.00)
  • یاران مکتب خمینی (5.00)
  • پیکر شهید رضا رضایی شناسایی شد! (5.00)
  • عواطف امام على علیه السلام (5.00)
  • ​وظایف زن در برابر شوهر (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 472
  • دیروز: 1603
  • 7 روز قبل: 10907
  • 1 ماه قبل: 25757
  • کل بازدیدها: 887009

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس