تعریف بدعت در اصطلاح علماء شیعه واهل سنت
1- «آن چیزی که در اصل شرع دلیلی برای آن وجود ندارد ولی چیزی که در شرع دارای دلیل است از جهت شرعی بدعت نیست اگرچه از جهت لغوی بدعت است» [1].
2- «بدعت چیزی است که بدون مثال قبلی ایجاد شده و در شرع در مقابل سنت است ومورد مذمت می باشد.»
3- « البدعه ما أحدث و لیس له أصل فی الشرع و ماکان له أصل یدل علیه الشرع فلیس ببدعه» بدعت امرجدیدی است که برای آن دلیلی در شریعت نباشد و اگر دلیلی بر آن در شرع باشد بدعت نیست .[2]
این دو مورد اخیر نظر ابن حجر عسقلانی است .
4- «بدعت آن چیزی است که دلیل شرعی بر آن اقامه نشده است که یا واجب است یا مستحب وفرقی ندارد که در زمان رسول خدا انجام شده یا نه» ،این نظر ابن حجر هیثمی است.
5- «بدعت آنچیزی است که در دین ایجاد شده بر خلاف آنچه رسول خدا واصحاب بر آن هستند از عقیده یا عمل».این نظر شیخ عیثمین است . [3].
6- شاطبی می گوید :« بدعت در دین چیز اختراع شده ای است که به گمراهی می کشاند وبدعتگذار قصد می کند با سلوک بر بدعت، آن چیزی را که با طریق شرعی قصد می کند».[4]
قسمتي از پايان نامه خانم سميه حسيني (طلبه مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني نرجس خاتون سلام الله عليها)
[1]الامام الحافظ زین الدین ابی الفرج عبدالرحمن بن شهاب الدین البغدادی .جامع العلوم الحکم ، فی شرح خمسین حدیثا من جوامع الکلم ، ص160
[2]احمدبن علی بن هجرابوالفضل العسقلانی الشافعی.فتح الباری .شرح صحیح البخاری،دارالمعرفه .بیروت 1379 ه.ق. ج17 ، ص 19 و ج 5 ص 156
[3]ابوالمنذر محمود بن محمد المنیاوی ا.لبدعة الشرعیه .المکتبه الشامله مصر چاپ اول ، ۱۴۳۲ه.ق .ص21
[4]الشاطبی .الاعتصام ، 2 جلد.بیروت.1416 ه.ق .ج1 ، ص37