حق طلاق
حق طلاق:
حق طلاق مرد از جمله ی مواردی است که به صراحت در قران بیان نشده ولی از مسلمات است لذا در قران همیشه در امر طلاق مردان مخاطب قرار می گیرند. قران هر کجا صحبت از طلاق است می فرماید :«واذا طلقتم النساء» یعنی هنگامی که شما مردان همسرانتان را طلاق می دهید.یا می فرماید : «اگر مردان تصمیم بر طلاق گرفتند پس خداوند شنوا وداناست»1 . اما این موضوع در روایات به صراحت بیان شده است.در روایتی از اباعبدالله علیه السلام آمده :« زنی با مردی ازدواج کرد پس زن صداق ومهریه برای مرد تعیین کرد وبر مرد شرط کرد که اختیار جماع وطلاق به دست او باشد ،حضرت فرمود خلاف سنت عمل کرده است وحق را به دست غیر اهلش سپرده چرا که همچنان که مهریه وظیفه ی مرد است حق جماع وطلاق نیز به دست مرد است .2
لذا طلاق به صورت طبیعی از جمله حقوق مرد است اما از آنجا که در اسلام هیچ نقطه ی بن بستی وجود ندارد اگر هر کدام از مرد وزن سر ناسازگاری گذاشت یا توافق زن ومرد به هیچ صورت امکان پذیر نبود اسلام راه حل هایی را برای خروج از بن بست قرار داده است، مقصود اینکه در شرایط خاصی زن می تواند متقاضی طلاق باشدکه به آن طلاق خلع می گویند .
مؤید این حکم آیه ی 229 از سوره ی بقره است که می فرماید :برشما حلال نیست که آنچه به زنانتان داده اید باز پس گیرید (کنایه از مهریه).اما اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، گناهى بر آن دو نيست كه زن فديه (عوضى) بپردازد” و طلاق بگيرد.در حقيقت چون در اينجا سرچشمه جدايى، زن است، و او بايد غرامت اين كار را بپردازد و به مردى كه مايل است با او زندگى كند اجازه دهد با همان مهر، همسر ديگرى انتخاب كند .3
در شأن نزول آیه ی شریفه در روایات وارد شده که ؛حبیبه دختر سهل زن ثابت بن قیس بن شماس بود،و از او بدش می آمد،چون مردی کوچک وزشت رو بود،به ناچار نزد رسول خدا (ص)آمد،وعرضه داشت یا رسول الله ،من قدرت دیدن او را ندارم ،واگر ترس از خدا نبود تف به روی او می انداختم ،حضرت فرمود:آیا حاضری آن باغچه ای که مهریه ات کرده به او برگردانی ؟عرضه داشت :آری، باغچه را برگردانید ،ورسول خدا (ص)بین آن جدائی انداخت ،واین ،اولین خلعی بود که در اسلام واقع شد .4
لذا خلع، آنست كه زن شوهر را نمىپسندد و حاضر نيست با وى زندگى كند، لذا مالى به شوهر مىبخشد مهريّهاش يا چيز ديگرى- و طلاق مىگيرد، و شرط آن تنفّر زن از مرد است و اگر به جهت و مصلحت ديگرى باشد خلع نيست و نيز شرطست كه زن با رضایت و رغبت ، مالى را ببخشد نه اينكه بر وى تنگ گيرند که به دادن مال راضى شود زيرا خداوند از اين کار نهى فرموده است» .5
اما درباب اینکه طلاق خلع چگونه واقع می شود از ابی عبدالله علیه السلام سئوال شد حضرت فرمودند:هنگامی که زن بگوید؛به خدا قسم، هیچ سوگندی که برای تو می خورم راست نمی گویم وبه آن وفا نمی کنم یا بگویدهیچ امری را از تو اطاعت نمی کنم ومرد اجنبی را به بسترت راه می دهم واز این به بعد بدون اجازه از خانه ات بیرون می روم ،آن وقت بر شوهر حلال می شود آنچه مهریه به او داده پس بگیرد وعلاوه بر آن مقداری هم از مال زن را که زن بر آن مقدار قادر باشد ،طلب کند در چنین شرایطی طلاق بائن خواهد بودهرچند که یک طلاق است ودیگر شوهر نمی تواند در عده رجوع کند وبعد از عده او هم مانند سایرین یک خواستگار است،اگر زن راضی شد دوباره خود را به عقد او در می آورد واگر خواست در نمی آورد پس اگر خود را به عقد او در آورد ،نزد شوهر دو طلاق دیگرمحل دارد وجا دارد که شوهر بر زن شرط کند .6 اما آیا در صورت جاری شدن صیغه ی طلاق امکان بازگشت دوباره ی زوج به زوجه وجود دارد؟
قستی از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)
1.بقره227
2. باقر ایروانی ، همان ،ج2 ،ص387
3.ناصرمکارم شیرازی، همان ،ج2 ص168
4. عبد الرحمان بن ابی بکر سیوطی ، الدر المنثور فى تفسير المأثور، ج1،قم ،ناشر :کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ،1404 ق، ص: 281
5. محمد بن على ابن بابويه ، من لا يحضره الفقيه، علی اکبر غفاری، باب طلاق خلع ص: 219- تهران، چاپ: اول، 1367ش.
6. عبد علی بن جمعه عروسی حویزی ،همان ،ج1 ص 224، * *فضل بن حسن طبرسی، همان ،ج3 ،ص 13