خانواده، جامعه، آموزش و پرورش، رسانه ها و نماز
با پیوستن کودک به خانه دوم، مدرسه و به ویژه در دوران نوجوانی که زمان گسستگی از خانواده و پیوستن به جامعه ی دوستان و همسالان است آفت پذیری های روانی و معنوی بیشتر می شود. واقعیت این است که روز به روز از اقتدار مدرسه کاسته می شود و حضور رسانه ها و جاذبه هایی که از همه سو نوجوان و جوان را در بر می گیرند تهدیدی جدی برای آموزش و پرورش بشمار می آیند . چرا که دست کم آموزش و پرورش نتوانسته است پا به پای حضور رسانه ها از فضای سنتی خویش بیرون بیاید و از همین ابزار با شیوه های مناسب و سنجیده بهره گیری کند . رو یارویی یا حذف این پدیده ها نیز ، هرگز موفقیت آفرین نیست. تجربه های پیشین چراغ راه امروز و فردای ماست. ستیز دیروز با ویدئو و تکاپوی نافرجام و رنگ باخته با ماهواره و … نشان داد که این روشها نه واقع بینانه است نه ممکن. چرا که ابزار متهم نیست. شیوه بهره وری از آن باید تصحیح شود که در شرایط ناگزیر کنونی، به جای انفعال به روشهایی فعال نیازمندیم تا همین ابزار را در خدمت فرهنگ و معنویت در آورد. تجربه ها نشان میدهد که بهره گیری از گروههایی چون پیشتازان، فرزانگان، بسیج ، یاورانمعروف را بیش از دانش، به روش جذب و جلب مسلح کنیم و شیوه ارتباط با دیگر دانش آموزان را به آنها بیاموزیم و سپس دانش آموزان را در فعالیت های گروهی وارد کنیم.نماز به عنوان جزئی لاینفک از برنامه دانش آموزان پیشتاز، فرزانه، بسیجی و … به زندگی و رفتار دیگر دانش آموزان راه خواهید یافت چرا که دانش آموزان و نوجوانان بیش از آنکه از بزرگان بپذیرند،چشم بر رفتار دوستان و همسالان دارند.
خانواده ونماز ، جمعی از نویسندگان،انجمن اولیا و مربیان، چاپ یازدهم،1389، ص117-119