• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

​داستانی زیبا

18 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

داستانی زیبا از امیرالمؤمنین علی علیه السلام

روزى حضرت على (علیه السلام) از درب دكان قصابى مى گذشت .
قصاب به آن حضرت عرض كرد:
يا اميرالمؤمنين ! گوشتهاى بسيار خوبى آورده ام . اگر ميخواهيد ببريد.
فرمود : الان پول ندارم كه بخرم .
عرض كرد من صبر مى كنم پولش را بعدا بدهيد.
فرمود : من به شكم خود مى گويم كه صبر كند اگر نمى توانستم به شكم خود بگويم از تو مى خواستم كه صبر كنى ولى حالا كه ميتوانم به شكم خود مى گويم كه صبر كند.

آرى ، خاصيت نفس اماره اين است كه اگر تو او را وادار و مطيع خود نكنى او تو را مشغول و مطيع خود خواهد ساخت .
ولى على (علیه السلام ) كه در ميدان جنگ مغلوب عمرو بن عبدودها و مرحب ها نمى شود، به طريق اولى و صد چندان بيشتر هرگز بر خود نمى پسندد كه مغلوب يک ميل و هواى نفس گردد.


 گفتارهاى معنوى ، ص۲۶۲

 نظر دهید »

راز داری

18 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

راز داری,حدیث راز داری,غرر الحکم و درر الکلم

 نظر دهید »

وحدت کلمه در نهج البلاغه

15 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

وحدت کلمه در نهج البلاغه,Nahj al-Balagha,نهج البلاغه,وحدت

… فاذا ادت الرعیه الی و الوالی حقه، و ادی الوالی البها حقها عز الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل، وجرت علی اذلا لها السنن، فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقاء الدوله و یئست مطامع الاعداء، و اذا غلبت الرعیه والیها، و احجف الوالی بر عینه اختلف هنالک الکلمه، و ظهرت معالم الجور، و کثر الادغال فی الدین و ترکت محاج السنن فعمل بالهوی و عطلت الاحکام و کثرت علل النفوس.[1]

… و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت باید و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار، و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و صلم) پایدار گردد پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مایوس گردد اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند یا زمامدار بر رعیت ستم کند. وحدت کلمه از بین می رود، نشانه های ستم آشکار و نیرنگ بازی در دین فراوان می گردد. و راه گسترده ای سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متروک، هواپرستی فراوان، احکام دین تعطیل و بیماری های دل فراوان شود.

And when people have to pay will be appreciated and leader of the right people, the right to dignity in the community have emerged and symptoms of justice and of religion, and the Prophet is stable

After days of reform and communities to sustain the hopes and ambitions frustrated the enemy, but if people dominate the government or the leader of the oppressed peasants

Unity disappears, revealing signs of oppression and deception is abundant in religion. And a wide Sunnah of the Prophet desolate, Hvaprsty many, religion is shut down and many heart diseases.


Nahj al-Balagha Sermon 216

1.نهج البلاغه خطبه۲۱۶


 نظر دهید »

​سخنان تکان دهنده

14 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

امام علی,خلافت

سخنان تکان دهنده امام علی (ع) با ابوبکر در جریان غصب‬ خلافت
(به نقل از شیخ طبرسی):

مرحوم شیخ طبرسی در کتاب احتجاج خود، سخنان امیرالمؤمنین علی ع برای اثبات حقانیت خود با ابوبکر رابه ‫#‏سند‬ خود از امام صادق ع از پدر بزگوارش نقل کرده که خلاصه آن چنین است:

پس از بیعت مردم با ابوبکر در امر خلافت برای اینکه در برابر امام علی ع بر این کار خود عذری بتراشد، آن حضرت رادر خلوت ملاقات کرد و گفت:
یا ابالحسن به خدا سوگند مرا در این امر میل و رغبتی نبود …

امام ع فرمود: پس چه چیز تو را بر این کار وا داشت در حالی که نه به آن میل داری و نه به آن حریصی و نه خود را لایق آن میدانی؟

ابوبکر گفت حدیثی از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: خداوند امت من را بر گمراهی جمع نمیکند و دیدم مردم بر خلافت من اجماع کردند و لذا از قول پیامبر تبعیت کردم و اگر می دانستم کسی از پذیرفت خلافت تخلف میکند امتناع می ورزیدم.

امام علی علیه السلام فرمود: اینکه گفتی پیامبر فرموده خداوند امت من را بر گمراهی جمع نمی کند آیا من از امت هستم یا خیر؟ ابوبکر گفت بله هستی.

امام ع فرمود: و نیز افراد دیگری از امت و اصحاب پیامبر که از خلافت تو امتناع داشتند مثل سلمان و ابوذر و مقداد و سعد بن عباده و جمعی از انصار که با او بودند آیا از امت بودند یا نه؟

ابوبکر گفت من از مخالفت آنها خبر نداشتم مگر پس از خاتمه کار و ترسیدم اگر کنار بکشم مردم از دین برگردند!

امام علی ع فرمود بگو بدانم کسی که متصدی چنین امری می شود باید چه شرایطی داشته باشد؟

ابوبکر گفت: خیرخواهی،وفا، عدم چاپلوسی نیک سیرتی،آشکار کردن عدالت،علم به کتاب و سنت،داشتن زهد در دنیا و بی رغبتی نسبت به آن، ستاندن حق مظلوم از ظالم،سبقت در اسلام و قرابت با پیامبر ص.

سپس امیرالمومنین علی ع فرمود: ای ابوبکر تو را سوگند میدهم به خدا آیا این صفاتی را که نام بردی در خود میبینی یا در من؟
ابوبکر گفت بلکه تو واجد این صفات و شرایط هستی.

امام علی ع فرمود: تو را سوگند میدهم به خدا آیا پیش از همه مردها من دعوت رسول خدا ص را اجابت کردم یا تو؟
ابوبکر گفت البته تو پیش از ما همراه او بودی؟

امام علی ع فرمود:ایا من از جانب رسول اکرم به جای خود او مأموریت پیدا کردم که سوره برائت را برای کفار بخوانم یا تو؟
ابوبکر گفت بلکه شما بودید.

امام علی ع فرمود: ایا در هنگام خروج و هجرت رسول اکرم از شهر مکه تازمانی که در غار بود و به مدینه رسید من در مقام حفظ جان آن حضرت فداکاری نمودم یا تو؟
ابوبکر گفت: انصافاً تو از خودگذشتگی و فداکاری نمودی؟

امام علی ع فرمود: آیا به مقتضای فرموده و تصریح رسول اکرم ص من مولای تو و دیگران هستم یا تو؟
ابوبکر گفت اعتراف میکنم که تو مولای همه هستی.

امام علی ع فرمود: آیا ولایت من قرین ولایت پروردگار متعال و پیغمبر ص واقع شده است به سبب انفاق انگشتر در آیه شریفه (انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنو) یا از تو؟
ابوبکر گفت منظور در این آیه شما هستید.

امام علی ع فرمود: آیا مقام ‫#‏وزارت‬ رسول خدا ص به طوری که برای هارون بود نسبت به حضرت موسی ع برای تو بود یا من؟
ابوبکر گفت برای شما بود.

امام علی ع فرمود: آیا آیه تطهیر(انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) در شأن شما نازل شد یا درباره من و خانواده من؟
ابوبکر گفت درباره شما و اهل بیت شما نازل شد.

امام علی ع فرمود:آیا شما و اهل بیت شما در زیر کساء بودید که رسول خدا ص درباره شما دعا میکرد یا ما بودیم که در حق ما عرض می کرد پروردگارا اینان اهل بیت من هستند؟
ابوبکر گفت شما اهل کساء بودید.

امام علی ع فرمود: آیا در حق شما این آیه شریفه ( و یطعمون الطعام علی حُبه) نازل شده است یا در شأن ما؟
ابوبکر گفت در شأن شما نازل شده است.

امام علی ع فرمود:تو را سوگند میدهم به خدا آیا آفتاب برای نماز تو به دعای رسول اکرم ص رجوع کرد یا برای من؟
ابوبکر گفت البته درباره تو بود.

امام علی ع فرمود:آیا کشتن عمرو بن عبدود در جنگ خندق که موجب ظفر و سرور مسلمین گردید به دست تو بود یا به دست من؟
ابوبکر گفت: به دست تو صورت گرفت.

امام علی ع فرمود: آیا گفتار رسول اکرم ص در حیات خود به اصحاب و یارانش که فرموده بود مرا یه عنوان امیرالمومنین سلام گفته و نداء کنند در حق من بود یا در حق تو؟
ابوبکر گفت صحیح است و نسبت به شما بود.

امام علی ع فرمود:آیا من مباشر تغسیل و تکفین و تدفین رسول اکرم ص بودم یا شما؟
ابوبکر گفت: شما بودید.

امام علی ع فرمود: آیا شما مصداق (اولوالقربی) بوده و از اقربایرسول خدا هستید یا من؟
ابوبکر گفت شما هستید.

امام علی ع فرمود:آیا تو کسی هستی که رسول اکرم ص او را به دوش خود بلند کرده و اصنام و بتهای کعبه را شکست یا من بودم؟
ابوبکر گفت شما بودید.

امام علی ع فرمود: تو را به خداوند سوگند میدهم آیا پیامبر خدا هنگامی که دستور داد همه درها که به مسجد باز میشد بسته شود مگر یک در، آن در از خانه من بود یا در خانه شما؟
ابوبکر گفت در خانه شما.

امام علی بن ابیطالب علیه السلام از این کلمات و براهین و دلائل پشت سر هم ایراد می کرد و ابوبکر یکایک آها را تصدیق می نمود تا به جایی رسید که ابوبکر گریه کرده و حالش دگرگون گشت.

امام علیه السلام فرمود: اینها که گفتم از علائم و دلائل امامت و خلافت است و انسان به واسطه این امور مستحق مقام خلافت بوده و سزاوار آن می شود که ولایت امور مسلمین را به عهده گیرد.

ای ابابکر!چه امری تو را از خدا و رسول ص باز داشته و در این راه تو را فریب داده است با آنکه در وجود تو از این دلائل چیزی نیست؟

ابوبکر در حالی که گریه میکرد گفت: راست گفتی ای ابالحسن! امروز را به من مهلت بده تا در این باره بیاندیشم. حضرت فرمود باشد یک روز فکر کن ای ابوبکر!

ابوبکر از نزد امام ع بیرون رفت و با کسی صحبت نکرد تا شب فرا رسید، در آن شب رسول خدا ص را در خواب دید و چون به آن حضرت سلام کرد پیامبر روی از او برگرداند، ابوبکر عرضه داشت یا رسول الله! آیا دستوری فرموده ایی که من انجام نداده ام؟ پیامبر به او فرمود من سلام را بر تو رد میکنم زیرا تو با کسی که خدا و رسولش او را دوست دارند دشمنی کردی، حق را به اهلش برگردان. ابوبکر پرسید اهل آن کیست؟ حضرت فرمود آن که تو را عتاب کرد(علی ع).

ابوبکر گفت ای رسول خدا بازگردانیدم و دیگر آن حضرت را ندید و از خواب بیدار شد.

صبح زود به محضر امام ع آمد و گفت ای ابالحسن! دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم و آنچه را در خواب دیده بود به امام ع خبر داد.امام ع دستش را گشود و ابوبکر دست خود را به آن کشید و بیعت کرد و گفت فردا به مسجد خواهم رفت و مردم را از آنچه در خواب دیده ام و از سخنانی که بین من و تو گذشته است آگاه می گردانم و از این مقام نیز خود را کنار می کشیده و به تو تسلیم میکنم.

ابوبکر در حالی که رنگش متغییر بود از محضر امام ع خارج شد و مرتب خود را سرزنش میکرد اما در بین راه با عمربن خطاب مواجه شد، عمر پرسید تو را چه می شود ای خلیفه مسلمین؟ ابوبکر ماجرا را برای عمر نقل کرد، عمر گفت ای ابوبکر و ای خلیفه رسول خدا! تو را به خدا قسم می دهم که گول سحر بنی هاشم را نخوری و به آنها اطمینان نداشته باشی، این اولین سحر آها نیست.

عمر آنقدر گفت و گفت تا ابوبکر از تصمیم خود برگشت و مجدداً او را بر امر خلافت راغب نمود.

امام مظللوم علیه اسلام به مسجد آمد تا طبق وعده ایی که ابوبکر به حضرتش داده بود عمل شود امپبا دید خبری نیست.

منبع:
الاحتجاج،طبرسی ج 1 مطبعه نعمان نجف الاشرف 1386 ه ق ص 157و 158
علـــــــــــــــــــــی مع القران و القران مع علـــــــــــــــــــــــی

 نظر دهید »

داستان خیبر

13 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

24 رجب سالروز فتح خیبر به دست علی بن ابی طالب علیه السلام

رسول خدا,خیبر,رسول خدا ( ص ),رسولش، خدا, فتح خیبر,داستان فتح خیبر,جنگ


و در مجمع البیان در داستان فتح خیبر می گوید: وقتی رسول خدا(ص) از حدیبیه به مدینه آمد، بیست روز در مدینه ماند آنگاه برای جنگ خیبر خیمه زد.

ابن اسحاق به سندی که به مروان اسلمی دارد از پدرش از جدش روایت کرده که گفت: با رسول خدا(ص)به سوی خیبر رفتیم، همین که نزدیک خیبرشدیم و قلعه هایش از دور پیدا شد، رسول خدا(ص)فرمود: بایستید.مردم ایستادند، فرمود: بار الها!ای پروردگار آسمانهای هفتگانه و آنچه که بر آن سایه افکنده اند، و ای پروردگار زمینهای هفتگانه و آنچه بر پشت دارند، و ای پروردگار شیطانها و آنچه گمراهی که دارند، از تو خیر این قریه و خیر اهلش و خیر آنچه در آنست را مسالت می دارم، و از شر این محل و شر اهلش و شر آنچه در آنست به تو پناه می برم، آنگاه فرمود: راه بیفتید به نام خدا (1)

و از سلمة بن اکوع نقل کرده که گفت: ما با رسول خدا(ص)به سوی خیبر رفتیم شبی در حال حرکت بودیم مردی از لشکریان به عنوان شوخی به عامر بن اکوع گفت: کمی از شروورهایت(یعنی از اشعارت)برای ما نمی خوانی؟و عامر مردی شاعر بود شروع کرد به سرودن این اشعار:

لا هم لو لا انت ما حجینا و لا تصدقنا و لا صلینا فاغفر فداء لک ما اقتنینا و ثبت الاقدام ان لاقینا و انزلن سکینة علینا انا اذ صیح بنا اتینا و بالصیاح عولوا علینا (2)

رسول خدا(ص)پرسید این که شتر خود را با خواندن شعرمی راند کیست؟عرضه داشتند عامر است.فرمود: خدا رحمتش کند.عمر که آن روز اتفاقا برشتری خسته سوار بود شتری که مرتب خود را به زمین می انداخت، عرضه داشت یا رسول الله عامر به درد ما می خورد از اشعارش استفاده می کنیم دعا کنیم زنده بماند.چون رسول خدا(ص)در باره هر کس که می فرمود"خدا رحمتش کند"در جنگ کشته می شد.

می گویند همین که جنگ جدی شد، و دو لشکر صف آرایی کردند، مردی یهودی ازلشکر خیبر بیرون آمد و مبارز طلبید و گفت:

قد علمت خیبر انی مرحب شاکی السلاح بطل مجرب اذا الحروب اقبلت تلهب (3)

از لشکر اسلام عامر بیرون شد و این رجز را بگفت:

قد علمت خیبر انی عامر شاکی السلاح بطل مغامر (4)

این دو تن به هم آویختند، و هر یک ضربتی بر دیگری فرود آورد، و شمشیر مرحب به سپر عامر خورد، و عامر از آنجا که شمشیرش کوتاه بود، ناگزیر تصمیم گرفت به پای یهودی بزند،نوک شمشیرش به ساق پای یهودی خورد، و از بس ضربت شدید بود شمشیرش، در رگشت به زانوی خودش خورد و کاسه زانو را لطمه زد، و از همان درد از دنیا رفت.

سلمه می گوید: عده ای از اصحاب رسول خدا(ص)می گفتندعمل عامر بی اجر و باطل شد، چون خودش را کشت.من نزد رسول خدا(ص) شرفیاب شدم، و می گریستم عرضه داشتم یک عده در باره عامر چنین می گویند،فرمود: چه کسی چنین گفته.عرض کردم چند نفر از اصحاب. حضرت فرمود دروغ گفتند،بلکه اجری دو چندان به او می دهند.

فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که…

می گوید: آنگاه اهل خیبر را محاصره کردیم، و این محاصره آنقدر طول کشید که دچار مخمصه شدیدی شدیم، و سپس خدای تعالی آنجا را برای ما فتح کرد، و آن چنین بودکه رسول خدا(ص)لوای جنگ را به دست عمر بن خطاب داد، وعده ای از لشکر با او قیام نموده جلو لشکر خیبر رفتند، ولی چیزی نگذشت که عمر وهمراهیانش فرار کرده نزد رسول خدا(ص)برگشتند، در حالی که اوهمراهیان خود را می ترسانید و همراهیانش او را می ترساندند، و رسول خدا(ص)دچار درد شقیقه شد، و از خیمه بیرون نیامد، و فرمود: وقتی سرم خوب شد بیرون خواهم آمد.بعد پرسید: مردم با خیبر چه کردند؟جریان عمر را برایش گفتند فرمود: فردا حتماپرچم جنگ را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست می دارد، و خدا و رسول او، وی رادوست می دارند، مردی حمله ور که هرگز پا به فرار نگذاشته، و از صف دشمن برنمی گردد تاخدا خیبر را به دست او فتح کند (5).

بخاری و مسلم از قتیبة بن سعید روایت کرده اند که گفت: یعقوب بن عبد الرحمان اسکندرانی از ابی حازم برایم حدیث کرد، و گفت: سعد بن سهل برایم نقل کرد که: رسول خدا(ص)در واقعه خیبر فرمود فردا حتما این پرچم جنگ را به مردی می دهم که خدای تعالی به دست او خیبر را فتح می کند، مردی که خدا و رسولش را دوست می دارد، و خدا و رسول او وی را دوست می دارند، مردم آن شب را با این فکر به صبح بردندکه فردا رایت را به دست چه کسی می دهد.وقتی صبح شد مردم همگی نزد آن جناب حاضرشدند در حالی که هر کس این امید را داشت که رایت را به دست او بدهد.

رسول خدا(ص)فرمود: علی ابن ابی طالب کجاست؟عرضه داشتند یا رسول الله او درد چشم کرده.فرمود: بفرستید بیاید.رفتند و آن جناب را آوردند.

حضرت آب دهان خود را به دیدگان علی(ع)مالید، و در دم بهبودی یافت، به طوری که گوئی اصلا درد چشم نداشت، آنگاه رایت را به وی داد.علی(ع)پرسید: یارسول الله!با آنان قتال کنم تا مانند ما مسلمان شوند؟فرمود: بدون هیچ درنگی پیش روی کن تا به درون قلعه شان درآئی، آنگاه در آنجا به اسلام دعوتشان کن، و حقوقی را که خدا به گردنشان دارد برایشان بیان کن، برای اینکه به خدا سوگند اگر خدای تعالی یک مرد را به دست تو هدایت کند برای تو بهتر است از اینکه نعمت های مادی و گرانبها داشته باشی.

سلمه می گوید: از لشکر دشمن مرحب بیرون شد، در حالی که رجز می خواند، ومی گفت: “قد لمت خیبر انی مرحب…"، و از بین لشکر اسلام علی(ع)به هماوردیش رفت در حالی که می سرود:

انا الذی سمتنی امی حیدره کلیث غابات کریه المنظره اوفیهم بالصاع کیل السندره (6)

آنگاه از همان گرد راه با یک ضربت فرق سر مرحب را شکافت و به خاک هلاکتش انداخت و خیبر به دستش فتح شد (7).

1) مجمع البیان، ج 9، ص 119

2) یعنی: بار الها اگر لطف و عنایت تو نبود ما نه حج می کردیم، و نه صدقه می دادیم و نه نمازمی خواندیم، پس بیامرز ما را، فدایت باد آنچه که ما آن را بدست آوردیم. و قدمهای ما را هنگامی که بادشمن ملاقات می کنیم ثابت فرما، و سکینت و آرامش را بر ما نازل فرما.ما هر وقت به سوی جنگ دعوت شویم براه می افتیم، و رسول خدا(ص)هم به همین که ما را دعوت کند اکتفاء واعتماد می کند.

3) یعنی: مردم خیبر مرا می شناسد، که مرحبم، و غرق اسلحه و قهرمانی هستم که همه قهرمانیم را تجربه کرده اند، و در مواقعی که تنور جنگ شعله می زند دیده اند.

4) لشکر خیبر می داند که من عامر، غرق در سلاح و قهرمانی هستم که تا قلب لشکر دشمن پیش می روم.

5) مجمع البیان، ج 9، ص 119.

6) من همانم که مادرم نامم را حیدر گذاشت، من چون شیر جنگلم که دیدنش وحشت است، وضربت من مانند کیل سندره که احتیاج به دو بار وزن کردن ندارد احتیاج به تکرار ندارد.

7) صحیح بخاری، ج 5، ص 171 و مجمع البیان، ج 9، ص 120.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

درب خیبر

11 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

سالروز فتح خیبر به دست علی بن ابی طالب علیه السلامخیبر,امام علی,الارشاد,درب خیبر

کَندن (درب خیبر) از زبان مبارک امام علی علیه السلام:
شیخ مفید در (ارشاد صفحه 59) از زبان امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند:
«من درب خیبر را کندم و به جای ‫سپر‬ به کار بردم و پس از پایان نبرد آن را مانند پل بر روی خندقی که یهودان کنده بودند، قرار دادم، سپس آن را میان خندق پرتاب کردم، مردی پرسید: آیا سنگینی آن را احساس کردی، فرمود:
به همان اندازه که از سنگینی ‫سِپر‬ خود احساس می ‌کردم

 نظر دهید »
08 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

جهان با عشق آقا بی نظیر است
علی،مولا و بر امت امیـــر است
تمام مردمان شهر دانند
فقط حیــــدرامیـر المومنین است

امام علی علیه السلام

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 16

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • دستاوردهای حماسه ی ماندگار ۹ دی (5.00)
  • پرتوى از فضايل حضرت زهرا(س) (5.00)
  • ​تقصیر ماست (5.00)
  • ​آثار بخشندگی (5.00)
  • تغییر قبله (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 498
  • دیروز: 841
  • 7 روز قبل: 4322
  • 1 ماه قبل: 19677
  • کل بازدیدها: 877654

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس