• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

زیارت مشهور حضرت معصومه سلام الله علیها

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

شيخ صدوق به سند حسن، [سندى در حد صحيح] از سعد بن سعد روايت كرده كه از حضرت رضا عليه السّلام درباره فاطمه دختر موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال كرد؟ حضرت فرمود: هر كه او را زيارت كند، براى او بهشت است.
و به سند معتبر ديگر، از فرزند آن حضرت، امام جواد عليه السّلام روايت شده كه هركه عمه مرا در قم زيارت كند، بهشت براى اوست.
علاّمه مجلسى رحمه اللّه از بعضى كتابهاى زيارات، نقل كرده: علی بن ابراهيم، از پدرش، از سعد اشعرى قمى، از حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: اى سعد، از ما نزد شما قبرى هست، گفتم فدايت شوم قبر فاطمه، دختر امام موسى عليه السّلام را مى فرمايى؟ فرمود:
بلى مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ
آرى هركه او را زيارت كند، درحالیكه عارف به حقش باشد، بهشت براى اوست.
چون به نزد قبر آن حضرت برسى، بالاى سر، رو به قبله بايست، و سى وچهار مرتبه اللّه اكبر و سى وسه مرتبه سبحان اللّه و سى وسه مرتبه الحمد للّه بگو، آنگاه بخوان:
السَّلامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ خَلْقِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَصِيَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلامُ عَلَيْكُمَا يَا سِبْطَيْ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَ قُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِيِّ ،…
سلام بر آدم برگزيده خدا، سلام بر نوح پيامبر خدا، سلام بر ابراهيم دوست خدا سلام بر موسى هم سخن خدا، سلام بر عيسى روح خدا، سلام بر تو اى رسول خدا سلام بر تو اى بهترين خلق خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا، سلام بر تو اى محمد بن عبد اللّه خاتم پيامبران، سلام بر تو اى امير مؤمنان على بن ابيطالب، جانشين رسول خدا، سلام بر تو اى فاطمه سرور بانوان جهانيان، سلام بر شما اى دو فرزندزاده پيامبر رحمت، و دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو اى على بن الحسين، سرور عبادت كنندگان، و روشنى چشم بينندگان، سلام بر تو اى محمد بن على، شكافنده دانش پس از پيامبر،…

 نظر دهید »

پناهگاه محرومان

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

یك خانم محترمی از اهالی یزد و مقیم قم می گوید : در حدود چهل سال پیش از این ، شوهرم مرتّب مرا كتك می زد و به من نفقه نمی داد . گاهی آنقدر می زد كه من از حال می رفتم .

یكبار كه كتك فراوان زده بود ، آنقدر ناراحت شدم كه تصمیم گرفتم انتحار كنم ، و لذا به مغازه عطّار رفتم و از او یك مثقال تریاك به یك تومان خریدم كه بخورم و خود را نابود كنم .

به دلم گذشت كه به حرم مشرف شده ، زیارت كنم و بعد از زیارت آن را بخورم . در صحن مطهر دیدم آقای شمس نائینی روی منبر صحبت می كند ، پای منبر ایشان نشستم و خیلی گریه كردم .

بعد از منبر ایشان به حرم مشرف شدم ، آنجا به نظرم رسید كه این كار من اشتباه است ، چون من كه دنیا ندارم ، با این كار آخرتم را نیز از دست می دهم . چون می دانستم كسی كه خود كشی كند به جهنم می رود . لذا از تصمیم خود برگشتم و توبه كردم .

به هنگام بازگشت به منزل ، به مغازه عطّار رفتم و آن را با قند و چایی عوض كردم .

شب در عالم رویا دیدم كه در صحن مطهر كنار حوض ایستاده ام خانم سیاه پوشی كه تمام بدنش پوشیده بود ، حتّی صورت مباركش نیز پوشیده بود و در دستشان دستكش داشتند ، به كنار من آمدند و فرمودند :

< از شما خیلی ممنون هستم > .

عرض كردم : مگر من چه كردم كه مورد رضایت شما قرار گرفته است ؟

فرمودند : به خاطر این كه ، آن را در حرم من نخوردی .

سپس مرا با خود تا ایوان آیینه بردند ، نزدیك درب حرم 2 عدد كلید به من دادند و فرمودند : این اطاق از آنِ شماست .

سپس فرمودند : می دانم كه چرا ناراحت هستی ، برای اینكه همسرت ترا كتك می زند . من كاری می كنم كه كتك او در تو اثر نكند .

انگاه دست مباركشان را بر سر و صورت من كشیدند و فرمودند : دیگر كتك او در تو اثر نخواهد كرد.

عرض كردم : بی بی شما كی هستید ؟ روپوش از صورت خود كنار زدند ، نور تمام صورت مباركشان را احاطه كرده بود ، فرمودند :

< من فاطمه معصومه هستم > .

من چادر مباركشان را گرفتم و گفتم : من حاجتم را از شما می خواهم . فرمودند : حاجت تو را دادیم .

از خواب بیدار شدم و دیدم در عالم رویا اشك فراوان ریخته ام .

از آن تاریخ به بعد هر وقت شوهرم مرا كتك می زد اصلاً اذیت نمی شد و بدنم درد نمی كرد .

این داستان را یكی از دوستان مورد اعتماد كه با ایشان همسایه است برای نگارنده نقل كرد و اضافه نمود :

من مكرر شاهد كتك زدن شوهرش بودم و بعداً از او می پرسیدم : آیا دردت نمی آید ؟ ! می خندید و می گفت : نه ، به بركت حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ اصلاً متوجه نمی شوم و دردم نمی آید .

ديده شده توسط سليماني (نويسنده وبلاگ) در  كتاب كرامات معصوميه، 46

 نظر دهید »

پاداش گرامیداشت خادم

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

مرحوم حاج میرزا محمد تنكابنی ، متوفای 1302 هـ . تألیفات فراوانی دارد كه اسامی 212 جلد از آنها را در كتاب < قصص العلماء > آورده است .

كتاب قصص العلماء بطوری كه از عنوانش پیداست ، در مورد شرح حال علمای اعلام تألیف شده است .

مرحوم تنكابنی در این كتاب به سبك قدما شرح حال خودش را نیز نوشته است .

او در ضمن شرح حال خویش به عنایاتی از حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ اشاره كرده ، كه یك نمونه آن را در اینجا می آوریم :

در سالی كه برای زیارت حضرت فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام ملقب به حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ به قم مشرف شدم ، كیسه ای داشتم كه مخصوص پول طلا بود ، همواره مقدار معینی طلای مسكوك در آن می گذاشتم و همراه خود می بردم .

در یك شب جمعه ای دو اشرفی طلا در آن كیسه نهادم و برای آستان بوسی دختر باب الحوائج به حرم مطهر مشرف شدم .

در حرم مطهر به دلم گذشت كه به یكی از خدام هدیه ای بدهم ، چون هوا تاریك بود به جای دو روپیه ، دو اشرفی طلا را به او داده بودم .

هنگامی كه به منزل مراجعت كردم ، كیسه پول را خالی یافتم و متوجه شدم كه اشرفی ها را سهواً به جای روپیه داده ام .

صبح هنگامی كه می خواستم از منزل بیرون بروم آن كیسه را برداشتم كه تعدادی اشرفی در آن بگذارم و برای خرجی همراه خود بردارم ، با كمال تعجب مشاهده كردم كه دو اشرفی طلا در آن هست .

من مطمئن هستم كه شب آن كیسه خالی بود و مطمئن هستم كه احدی در آن تصرف نكرده بود .

سپس ایشان اضافه می كند كه این قضیه دو بار برایم ا تّفاق افتاد .

ديده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب كرامات معصوميه،ص 43

 نظر دهید »

بي نياز از جراحي

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

آقای فهیمی فرمودند : با زحمت فراوان پاسپورت و ویزای عراق گرفته بودیم كه به عتبات مشرف بشویم ، همسرم مریض بود و كم كم از پا افتاد و دیگر قدرت حركت نداشت .

در قم و تهران پزشكان ، متّفق القول شدند كه بیماری او < فیستول مزمن > است و باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد .

تصمیم گرفتیم كه در قم بستری كنیم ، آقای دكتر بنی فاطمی تخت او را مشخّص كرد كه ببریم و بستری كنیم .

شب به حرم مطهر مشرف شدم و به محضر حضرت معصومه علیها السلام عرض كردم : بی بی جان ! من خدمتگذار شما هستم ، پدرم نیز یك عمر خدمتگذار این آستان بود ، شما خانم هستید و مشكل ما را لمس می كنید ، من راضی نیستم همسرم برای چنین عملی زیر دست مرد نامحرمی قرار بگیرد ، شما هم راضی نباشید. خیلی التماس كردم و به خانه برگشتم .

صبح یكی از صبیه ها آمده بود كه برای بردن مادرش ما را همراهی كند ، چون مهیای رفتن شدیم ، همسرم گفت : من امروز حالم بهتر است ، امروز نمی رویم . گفتم : در بیمارستان اطاق و تخت رزرو شده . جالب نیست ؟ گفت : به آقای دكتر بنی فاطمی تلفن بزن ، بگو : انشاءالله فردا می آییم .

به دكتر تلفن كردم ، گفت : بهتر شدن معنی ندارد ، باید عمل شود ، گفتم : اجازه بدهید امروز نیائیم ، چون نمی خواهم بر خلاف میل مریض رفتار شود ، گفت: مانعی ندارد .

فردا كه خواستیم برویم ، گفت : امروز حالم خیلی بهتر است . آن روز هم نرفتیم ، روز سوم دیدم بلند شده در اتاق راه می رود ، با اینكه مدتها بود قدرت نشستن و برخاستن نداشت .

گفت : من دیگر احتیاج به عمل ندارم ، شما بروید مقدمات سفر را فراهم كنید ، عازم كربلا بشویم .

ده روز گذشت و از ناراحتی او هیچ اثری نبود و ما مهیای عتبات شدیم به عتبات عالیات رفتیم و برگشتیم و پس از گذشت این مدت از عنایات حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ هیچ ناراحتی از این ناحیه پیدا نشد .

دیده شده توسط سلیمانی(نویسنده وبلاگ) در کتاب كرامات معصوميه،ص43

 نظر دهید »

بقای فرزندان

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

يكي از دوستان اهل دل فرمود : در زمانهاي قديم كه اوايل طلبگي من بود ، دختر عمويي داشتم كه ساكن < خرم دره > بود ، چندين بار خداوند به او اولاد عنايت فرموده بود ولي در چند ماهگي تلف شده بودند و هرگز فرزندي براي ايشان باقي نمانده بود .
براي آستان بوسي حضرت معصومه _ سلام الله عليها _ به قم مشرف شده بودند . من در آن ايام در مدرسه دار الشّفا حجره اي داشتم و در آنجا مشغول تحصيل بودم .
دختر عمويم وضع خودش را براي من تعريف كرد و بسيار گريه نمود .
من گفتم : شما الآن در قم هستيد ، اينجا حرم اهلبيت است و اين بزرگوار كريمه اهلبيت است ، به اين دختر باب الحوائج متوسل شويد و از حضرتش بخواهيد كه بعد از اين فرزندانتان باقي بماند .
او پرسيد : چگونه متوسل شوم ؟
در آن ايام كه اوايل طلبگي من بود ، چيز ديگري به نظرم نرسيد ، جز اين كه به او گفتم : شما يك روز روزه بگيريد و پيش از آن كه افطار كنيد با دهان روزه به حرم مطهر مشرف شويد و با توجه كامل حاجت خود را از دختر باب الحوائج بخواهيد . او نيز روزه گرفت و پيش از افطار به حرم مطهر مشرف شد و تا صبح در حرم مشغول گريه و دعا و مناجات گرديد .

در اواخر شب ، نزديك اذان صبح ، در اثر شدت گريه و توسل بي حال در گوشه اي مي نشيند و خوابش مي برد .

در عالم رويا بانوي مجلّله اي را مي بيند كه تشريف فرما مي شوند و قندانه بچه اي را كه بر روي دست مباركشان بود به او عنايت ميفرمايند .

چون از خواب بيدار مي شود شادمان به منزل بر مي گردد و به محلّ اقامت خود مراجعت مي كند .
بعد از اين توسل خداوند متعال سه فرزند به ايشان عنايت فرموده است كه هر سه باقي مانده اند و بزرگ شده اند ، و خود آن بانو الآن زنده است و در <خرّم دره> سكونت دارد .

دیده شده توسط سلیمانی(نویسنده وبلاگ) در کتاب كرامات معصوميه،ص40

 نظر دهید »

بست نشستن

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

مرحوم حاج آقا حسين گلكاران كه صد درصد مورد اعتماد بودند ، از مرحوم حاج سيد تقي كمالي ، پهلوانِ نامي ايران نقل كرد كه زمان رضا خان در تهران زنداني بوده ، در زندان مشغول زيارت عاشورا مي شود ، در سجده زيارت عاشورا خيلي گريه مي كند تا خوابش مي برد ، در عالم رويا حضرت علي عليه السلام را مي بيند كه بر او نهيب مي زند و مي فرمايد : < چرا فلان كار را انجام مي دهي ؟ > .

مرحوم كمالي گفته : من تا آن روز مفهوم ترس را نفهميده بودم . هنگامي كه مولاي متّقيان بر من نهيب زدند تمام بدنم لرزيد .

چون بيدار شدم از آنچه مولي مرا نهي كرده بود ، توبه كردم و استغفار نمودم . روز ديگر با توجه بيشتري زيارت عاشورا را خواندم و تصادفا باز هم در سجده به خواب رفتم و مولي را به خواب ديدم ، به من فرمود : < روز عاشورا آزاد مي شويد>

به هم زندانها مژده دادم كه آقا بشارت داده اند كه روز عاشورا آزاد مي شويم .

از عنايات مولي روز عاشورا شمشيري به دستم رسيد ، با شمشير بر مسوول زندان حمله كردم و وادارش كردم كه درِ زندان را بگشايد . آنگاه همه زندانيان از زندان فرار كردند و من آخرين كسي بودم كه از زندان بيرون رفتم .

شب را در يافت آباد تهران در منزل يكي از دوستان بودم ، فردا به قم رفتم . در مدخل قم يك نفر ژاندارم رو به طرف شهر ايستاده بود ، آرام آرام خودم را به او رسانيدم ، تفنگش را از دستش گرفتم . چون در برابر من قدرت مقابله نداشت , به التماس افتاد . گفتم : با تو كاري ندارم ، ترا تا صحن مطهر حضرت معصومه عليها السلام مي برم و آنجا تفنگ را به تو بر مي گردانم ، او نيز چاره اي جز تسليم نداشت .

او را تا صحن مطهر حضرت معصومه عليها السلام بردم ، در صحن مطهر تفنگ را به او پس دادم و خود وارد حرم شدم و به بست نشستم .

دوستان دور و برم را گرفتند ، همه روزه مي آمدند و در حرم با من نشست مي كردند و شبها به منزلشان بر مي گشتند و من در حرم مي ماندم .

به حضرت معصومه _ سلام الله عليها _ عرض كردم : اينها خرج دارند و من بايد به اينها برسم . يك مرتبه ديدم دستمالي از ضريح مطهر افتاد ، برداشتم و در جيب نهادم . هر روز مقداري از آن بر مي داشتم و به يكي از دوستان مي دادم تا احتياجات مرا تأمين كند.

حدود يكماه به اين منوال گذشت . روزي اين دوست اصرار كرد كه شما اينجا اين پولها را از كجا مي آوريد ؟ داستان را به او گفتم ، بلافاصله پول تمام شد .

نگارنده گويد : < بَست > به جايي گفته مي شود كه مردم به هنگام ترس از دشمن به آنجا پناه مي برند تا دستگير نشوند ، مانند اماكن مقدسه ، مشاهد مشرفه و منازل علما و بزرگان .

در زمان سلاطين جور هر كس تحت تعقيب قرار مي گرفت ، اگر خودش را به يكي از مشاهد مشرفه و يا به منزل يكي از علما مي رسانيد از تعرض مصون بود و گفته مي شد فلاني در فلانجا به بست نشسته است .

دیده شده توسط سلیمانی(نویسنده وبلاگ) در کتاب كرامات معصوميه،ص38

 نظر دهید »

باران رحمت

11 مرداد 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حضرت آیت الله حاج شیخ محمد ناصری دولت آبادی كه در دولت آباد اصفهان خدمات برجسته ای دارند و دلهای مشتاقان را به طرف حضرت صاحب الزمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ‌ سوق می دهند، از پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد باقر ناصری، متوفای 1407هـ‌ . نقل فرمودند كه در ایام اقامتشان در نجف اشرف، در جلسه ای كه در منزلشان برگزار بود، بر فراز منبر داستان جالبی را در رابطه با حضرت معصومه(علیها السلام) به شرح زیر بیان فرمودند:

در سال 1295 هـ‌ . در اطراف قم قحطی و خشكسالی شدیدی پدید آمد، اغنام و احشام در اثر كمبود علوفه در معرض تلف قرار گرفتند.

اهالی آن منطقه چهل نفر از افراد متدین و شایسته را انتخاب كردند و به قم فرستادند، تا در صحن مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) به بست بنشینند،‌ تا شاید از عنایات آن كریمه‌ اهلبیت خداوند متعال باران بفرستد و منطقه را از خطر خشكسالی نجات دهد.

سه شبانه روز آن گروه چهل نفری در حرم مطهر خاتون دو سرا به بست می نشینند، شب سوم یكی از آن چهل نفر مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی را خواب می بیند.

میرزای قمی در عالم رؤیا به او می فرماید:"چرا در اینجا به بست نشسته اید؟” او می گوید: مدتی است در محل ما باران نیامده، اغنام و احشام در معرض تلف قرار گرفته اند.

میرزا می فرمایند:"برای همین".

می گوید: بلی.

حاج شیخ عباس قمی: شبی میرزای قمی ـ‌ صاحب قوانین ـ‌ را در عالم رؤیا دیدم از محضر مقدسشان سئوال كردم: “آیا شفاعت اهل قم به دست حضرت معصومه(علیها السلام) می باشد".

با قیافه اعجاب آمیزی به طرف من نگاه كرد و فرمود: “شفاعت اهل قم با منست، شفاعتِ عالَم با حضرت معصومه(علیها السلام) می باشد".

مرحوم میرزا می فرماید: “این كه چیزی نیست، این مقدار از دست ما نیز ساخته است، هنگامی كه شما حوائج این طوری داشتید به ما مراجعه كنید، ولی هنگامی كه شفاعتِ عالَم را خواستید، در آن هنگام دست توسل به طرف این شفیعه‌ روز جزا دراز كنید".

این رؤیای صادقه مؤید است با حدیث امام صادق(علیه السلام) كه می فرماید:

“همه‌ شیعیان ما با شفاعت آن حضرت وارد بهشت می شوند".

دیده شده توسط سلیمانی(نویسنده وبلاگ) در کتاب كرامات معصوميه،ص36

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 20

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • گواه مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام (5.00)
  • اعتراف( آلوسی مفسر مشهور اهل سنت ) (5.00)
  • مرواريدهاى پراكنده (5.00)
  • وظایف شوهر در برابر زن (5.00)
  • شب آرزوها (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 463
  • دیروز: 841
  • 7 روز قبل: 4322
  • 1 ماه قبل: 19677
  • کل بازدیدها: 877654

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس