• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

​معلومية مصالح

13 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


بنابر روایت: اگر دو نفر نزد یکدیگر طعامی داشته باشند چه علم به مقدارآن داشته باشند یا نداشته باشند و سپس با هم صلح کنند و یکدیگر را حلال کنند جایز است.
نعم، لا بد من معلومية المصالح به في الجملة … لازم است که مورد مصالحه فی الجمله معلوم باشد و در این صورت جهالت و غرر را تحمل می کند.
صلح با علم یا جهل دو طرف صحیح است و اختلافی درآن فی الجمله نیست. و در مسالک برآن اجماع شده و به صحيحه محمد بن مسلم و منصور از دو امام باقر وامام صادق «عليهما السلام» استدلال شده است. «انهما قالا في رجلين كان لكل واحد منهما طعام عند صاحبه و لا يدري كل واحد منهما كم له عند صاحبه فقال كل واحد منهما لصاحبه: لك ما عندك ولي ما عندي»
قول مشهور میان اصحاب این است که صلح با علم به مقدار یا جهل به آن، دین باشد یاعین ، ارش باشد یا غیر آن صحیح است و در تذکره اجماع علمای شیعه را ذکر کرده و فرقی میان جهل به مقدار در معذور بودن از علم یا نبودن نگذاشته است.1
يصح الصلح على الصلح المعلوم بالكيل و الوزن …صلح بر معلوم با کیل و وزن وشمارش صحیح و بر مجهول در صورت امکان آگاهی یافتن نیز دلالت بر صحت دارد به خاطر نبودن دلیل بر شرط بودن آن در تمام معاوضات به جزاین که اصل و عموم نهی از غرر که ثابت نیست، اقتضای صحیح نبودن صلح را دارد. و با دلیل نفی ضرر صلح را به چیزی که مقدم شد انصراف می دهد ودو عوض باید به رضایت دو طرف باشد در صورتیکه آگاهی از آن امکان پذیر باشدوبا عدم امکان ظاهراً اشکالی در جواز آن نیست. این مسئله در صورت مشاهده کسی است که بر او صلح شده است ودر صورت عدم مشاهده مانند این که بگوید بر تو مصالح کردم بر آنچه که اندازه آن چیز را نمی داند در صحت آن اشکال است. همچنین صلح چیزی که جنس و نوع و وصف آن مجهول است اصل اقتضای عدم صحت را دارد. مانند این که بگوید: بر تو مصالح کردم خانه را بر آنچه که در صندوق است با اینکه معلوم نیست آن تبراست یا خرما و روشن است که با امکان استعلام صحیح نیست و با امکان نداشتن استعلام صحیح است. به خاطر اصل و چیزی که از اخبار عام وخاص بدست می آید. صلح بر مبهم وبرشیئ مطلقاًصحیح نیست. مانند این که بگوید: بر تو مصالح کردم با تو بر چیزی یا طعامی. نه بر چیزی که به علم روشن نمی شود در صورتیکه ضرورت ندارد مانند این که بگوید: بر تو مصالحه کردم به قدری که دیگری به آن مصالحه کرد در حالیکه برآن آگاه نیست. همچنین صحیح نیست بر مجهول نزد یک طرف در حالیکه بر دیگری معلوم است. زمانی که یکی از دو طرف طلبکار دیگری باشد یا با او نزاع داشته باشد به گونه ای که اگر علم داشت به آن راضی نمی شد زیرا صلح در اینجا باطل است چون خوردن مال به باطل می باشد.2
واگر یکی از آن دو علم پیدا کند واجب است به دیگری اعلام کند. و او را به حقش برساند. واگر بدون حق او مصالحه کرد اسقاط بقیه فایده نمی دهد. مگر با علم و رضایت او. روايه ابن أبي حمزه بر این مطلب تصریح دارد. شرط نمی شود که مورد صلح مال باشد بنابر این صلح در قصاص صحیح است اما درحد و تعذیر و تقسیم میان زوجات صحیح نیست.3
اگر مخلوط شود چیزی که برای آن دوست وجهالت ضرری نمی رساند روايه منصور بن حازم و اگر معذوریت به خاطر نبودن پیمانه و عدم وزن کردن در زمان حال باشد و عدم دسترسی باشد صلح جایز است.4 همچنین مشاهده در وزن کردنی ها کافی است.5
لا يصح على مجهول إذا أمكن استعلامه … صلح بر مجهول صحیح نیست زمانی که استعلام آن ممکن باشد. با تعذر از استعلام صلح بر مجهول صلح صحیح است. همچنین صلح جایز است با علم یا جهل دو طرف اگر نزاع در میان باشد وهمچنین اگر یک طرف علم داشته باشد و دیگری را آگاه کند .6
از کلام فقها استنباط مي شود كه لازم نيست مورد صلح از تمام جهات معلوم باشد بلكه علم اجمالى به آن براى صحت صلح كافى مي باشد و به همین دلیلاست كه ماده «216» ق م ميگويد: «مورد معامله بايد مبهم نباشد مگر در موارد خاصه كه علم اجمالى آن كافى است.» اين امر در صورتيست كه دانستن آن ممكن نباشد. چنانكه مقدارى از گندم شخصى با مقدارى از گندم ديگرى مخلوط شود و ندانند چه مقدار از گندم به هر يك از آنان تعلق دارد مثلاً دو خرمن گندم كه نزديك يكديگر جمع‌آورى شده است بوسيله باد سخت مخلوط شود و يا آن كه علم تفصيلى به آن در آن حال ممكن نيست ولى مي توان بعداً آن را معلوم نمود. چنانكه كسى با ديگرى مطابق دفاتر تجارى خود كه در شهر دور دست است و دسترسى به آن نيست محاسباتى دارد كه در زمان عقد صلح مقدار آن را نميدانند ولى ميتوان پس از دسترسى به دفاتر،به وسيلۀ رسيدگى به محاسبه مقدار حقيقى طلب را معين نمود. اما در صورتى كه مورد صلح معلوم نباشد ولى بتوان به سهولت آن را دانست چنانكه دفاتر تجارى در دسترسی است و احتياج به چند ساعت محاسبه داشته باشد، گفته شده علم اجمالى به آن براى صحت صلح كافى نيست. به نظر مي رسد كه بنابر مستنبط از مواد مربوطه بشرائط اساسى صحت معاملات چنين صلحى صحيح نباشد زيرا دليلى كه علم اجمالى را بطور مطلق در مورد صلح كافى بداند موجود نيست .به اين دلیل است كه عده‌اى از فقها تصريح مي نمايند كه مال الصلح بايد مانند مورد تعهدات ديگر مبهم نباشد و چنانكه در مورد صلح است، علم اجمالى به آن براى صحت صلح كافى نمي باشد.

قسمتی از  پايان نامه خانم اعظم خطيري(طلبه مركز تخصصي تفسير و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

1.صادق روحانی ، ص196
2. حسن بن جعفر بن خضر نجفى، كاشف الغطاء، أنوار الفقاهة ، چاپ اول، كتاب الصلح ، مؤسسه كاشف الغطاء، نجف اشرف - عراق، 1422 ه‍ ق ص: 1

3.محمدبن مکی عاملی ،الدوس الشرعیه ، ج‌3، ص 330‌
4.همان، ص331‌
5.محمد بن مكىعاملى، شهيد اول، ، غاية المراد في شرح نكت الإرشاد، جلد دوم، ص 231
6.احمد بن محمد اسدى‌، جمال الدين، حلّى،المقتصر من شرح المختصر،ص198


 نظر دهید »

​مورد صلح (مالیت)

13 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

مورد صلح
مالیت
در عقد صلح مانند عقود دیگر موضوع مورد صلح باید مالیت داشته باشدیعنی هر چیزی که قابلیت نقل وانتقال را داشته باشد مورد صلح واقع می شود عین باشد یا حق.در عبارت زیر مطالبی را که برخی از کتب فقهی در این زمینه نقل کرده اند ذکر می کنیم.
و أمّا المصالَح عليه و المصالَح عنه فيشترط…. ،در موضوع مورد صلح ملکیت شرط می شود. بنابراین اگر برخمر وخوک یا به برده گرفتن شخص آزاد صلح کنند عقد فائده نمی دهد وباطل می گردد و اختلافی در آن نیست. وهم چنین اگر بر مال دیگری صلح کنند که برآن تملکی ندارند صلح باطل می گردد.1
إنما يصح الصلح ………صلح از حقی که با اسقاط ساقط می شود صحیح است.
دو حق شفعه وخیار وچیزی که قابل انتقال می باشد مانند حق تحجیر و اختصاص مانند حق اولویت برای کسی که اراضی خراج بدست اوست مورد صلح واقع می شوند. اما چیزی که با اسقاط ساقط نمی شود و نقل انتقال را قبول نمی کند صلح برآن صحیح نمی باشد. مانند حق عزل موکل در وکالت و حق مطالبه دین در دین حال وحق رجوع در بذل در خلع و غیر این موارد.2
دو عوض در صلح می تواند از یک جنس باشند مانند صلح دینار به دینار و سکنی به سکنی و یا مخالف هم باشند. مانند این که یکی از دو عوض منفعت باشد و دیگری عین. زیرا صلح فائده بیع را دارد اگر بر عین باشد و صلح بر منفعت نیز فائده اجاره را دارد. در مماثل و مجانس و مخالف نیز حکم چنین است. وبنابر این که اصل در عقود صحت است و عموم آیه قوله تعالى: « أَوْفُوا بِالْعُقُودِ » در تمام این موارد صلح صحیح است.3

برگرفته از پايان نامه خانم اعظم خطيري(طلبه مركز تخصصي تفسير و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

1.حسن بن يوسف بن مطهر اسدى،حلّى، تذكرة الفقهاء ، ص5
2.عبد الاعلی ،سبزواري، همان ،ج‌18، ص 165

3.زين الدين بن على،عاملى، شهيد ثانى،الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (محشى - كلانتر)،ج‌4،ص9 7‌1




 1 نظر

اهلیت متصالحان

13 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

اشتراک فقه وحقوق در ارکان صلح
اهلیت متصالحان
عقود و شرایط انعقاد عقد از جمله اساسی ترین مباحث در حقوق مدنی و تجارتی می باشد. زیرا زندگی اجتماعی مدنی و نیاز مندی های مادی و معنوی که در قالب یک اجتماع انسانی برای هر فرد مطرح می گردد بر پایه عقود استوار می ماند.
در هر قراردادی براساس قانون دو طرف باید از اهلیت برخوردار باشند.این صفت در کتب فقهی به طور مفصل شرح داده شده است.
أمّا المتصالحان فيشترط… در دو طرف صلح کامل بودن شرط می شود به این صورت که هردو بالغ و عاقل و رشید باشند و جواز تصرف در چیزی که صلح برآن واقع شده را جمیعاً داشته باشد .1 وشخص مجنون اگردر حال خوب شدن خرید و فروش کند جایز است در غیر این صورت صحیح نیست.2
بنا بر قول شافعی عبارت از پسر بچه صحیح نیست. ممیز باشد یا غیر ممیز، گرچه اذن داشته باشد. و أبوحنيفه قائل به صحیح بودن عقد ممیز است به شرط اذن ولی، به خاطر قول«وَ ابْتَلُوا الْيَتامى.»3
در کتاب الروضه در توضیح اهلیت آمده است: دو طرف در صورت کامل بودن یعنی بالغ و عاقل بودن و یا در محجور با برطرف شدن حجر جایز التصرف می باشند.4
«براساس قانون قراردادهای عمومی وخصوصی دو طرف معامله باید دارای شرائطی باشند تا آن قرارداد به مرحله اجرا درآید. آن قوانین عبارتند از:
ماده 210 ق م: متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
با توجه به این ماده اشخاص محجور اهلیت قانونی برای تصرف در اموال ندارند.
ماده 753ق م برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله وتصرف در مورد صلح داشته باشند.
ماده 211ق م اعلام می دارد:برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ، عاقل و رشید باشند.
ماده 212ق م: معامله محجورین نافذ نیست .
ماده 958 ق م: هر انسان متمتع از قانون مدنی خواهد بود ولکن هیچ کس نمی توانند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد.
ماده 121 ق م: معاملات وتصرفات غیر رشید در اموال خود نا فذ نیست مگر به اجاره ولی یاقیم او اعم از اینکه اجازه قبلاً داده شده باشد یا بعد از انجام عمل معذالک تملکات بلا عوض از هر قبیل که باشد بدون اجازه هم نافذ است.
1212ق م : اعمال واقوال صغیر تاحدی که مربوط به اموال و حقوق مالی باشد باطل وبی اثر است معذالک صغیر ممیز می تواند تملک بلاعوض کند مثل قبول هبه وصلح بلا عوض وحیازت مباحات.
صغیر ممیز ازاین جهت که دارای قوه دماغی می باشد می تواند چنین تصرفی داشته باشد بر خلاف صغیر غیر ممیز.
ماده1213ق م: مجنون دائمی مطلقا ومجنون ادواری در حال جنون نمی تواند هیچ تصرفی در اموال وحقوق مالی خود بنماید ولو با اجازه ولی یا قیم او،اعم از اینکه این اجازه قبلا داده شده باشد یابعد از انجام عمل.
ماده213ق م : معامله با اشخاصی که بالغ نیستند به واسطه عدم اهلیت باطل است.5
رشد نیز در نمو دماغی در شخص موجود می گردد و تشخیص آن در هر فرد بوسیله آزمایش در اموری که مناسب با وضعیت اجتماعی او می باشد به عمل می آید تا قدرت واستعداد او در حسن اراده او دانسته شود و در مقابل او سفیه یا غیر رشید قرار دارد.6
به طور کلی محجورین که صغار ومجانین وافراد غیر رشید را در برمی گیرد در اموال و شئون زندگی شان اعم از بیع و صلح و غیره نافذ نبوده و مستلزم ترتیب اثر نیست .7
در حقوق مدنی ماده753 نیز اعلام می دارد برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله وتصرف در مورد صلح را داشته باشند وبا داشتن اهلیت صلح بر هر امری و در هر مقامی جایز است به جز بر امر غیر مشروع .8

برگرفته از پايان نامه خانم اعظم خطيري(طلبه مركز تخصصي تفسير و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

1. حسن بن يوسف بن مطهر، اسدى حلّى، تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة ،جزءشانزدهم، چاپ اول ،مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، ه‍ ق، ص17
2.همان ، ج‌10، ص 5
3.همان
4. زين الدين بن على، عاملى، شهيد ثانى، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشّى - كلانتر)،چاپ اول، كتابفروشى داورى، قم - ايران، ، 1410 ه‍ ق،ص 171

5.منصور جهانگیر ،قانون مدنی
6.حبیب الله،طاهری حقوق مدنی، ج اول ،ص 125

7. روح الله موسوى خمينى، ،‌تحریرالوسیله،جلددوم ، چاپ اول ،مؤسسه مطبوعات دار العلم‌،،ص12
8.محمد،عبده بروجردی ،حقوق مدنی ، چاپ 1380، ص388

 

 1 نظر

​اشتراک فقه وحقوق درمستقل بودن عقدصلح

13 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

علما به این مطلب اذعان دارندکه اولا در مورد صلح نصوصی یافت می شود که بربیع عاریه واجاره وهبه منطبق نیست. مثل روایت دو مردی که طعامی نزد یکدیگر داشتند و مقدار آن مجهول بود بر بیع دلالت ندارد زیرا دو عوض مجهولند و از این جهت که عطای مجانی در آن نیست هبه نمی باشد و عاریه واجاره نیز به آن اطلاق نمی گردد زیرا تملیک منفعت نیست ومنطبق برهیچ یک از معاملات نمی گردد وچاره ای نیست که عقدی مستقل باشد. ثانیاً :عقد صلح آشتی و توافق دو طرف است. ولی منشأ سایر عقود عناوین دیگری می باشد و صرف اشتراک در اثر چیزی را از واقع خارج نمی کند و چون منشا عقد صلح با سایر عقود متفاوت است اطلاق بیع وغیره برآن صحیح نیست ونظریه تفریع که در جواهر به شیخ طوسی نسبت داده شده رد می گردد. ثالثاً ثمره این بحث در آثار مترتب براین عناوین روشن می گردد، مثلاً اگر قائل باشیم که صلح عین مال به عوض مال بیع است که خیار مجلس درآن ثابت است در غیر این صورت بیع نیست و بنا نیست که خیار اختصاص به بیع داشته باشد و در غیر معاملات جاری نباشد.
نتیجه این که آثار و أحكام مختصّ به هر عنوانی بر همان عنوان جاری می شود نه برچیزی که فائده آن را داردو شکی نیست که عنوان صلح و بيع و إجاره و هبه و عاريه مختلفند وحکم یکی بر دیگری ملحق نمی شود گرچه نتیجه وفائده هردو یکسان است.1
قال العلّامة رحمه الله:« الصلح عند علمائنا أجمع عقدٌ قائمٌ بنفسه …علامه رحمه الله: صلح نزد تمام علمای ما عقد قائم به ذات می باشد و فرع عقد دیگری نمی باشد. زیرا برای تبعیت از عقد دیگری دلیلی وجود ندارد. عرف از عنوان صلح چیزی را می فهمد که با مفهوم سائر معاملات مغایرت.2
خلاصه اینکه آثارواحکام مختص به هر عنوانی جاری نمی شود مگر به همان عنوان، نه بر هر چیزی که فائده آن عنوان را بدهدوشکی نیست که عناوین صلح و بيع و اجاره و هبه و عاريه مختلفند وحکم یکی به دیگری ملحق نمی شود گرچه نتیجه وفائده هر دو یکسان می باشد واشتراک در فائده ضرری به استقلال صلح نمی زند و در شرع برای صلح در لغت و شرع مفهوم خاصی در نظر گرفته شده و در کتاب و سنت مفهوم آن از مفاهیم دیگر متمایز گردیده است.3
دلیل شیخ طوسی بر مستقل بودن صلح این است که صلح دارای صیغه خاص و با عقود دیگر در حکم مخالف است. همچنین طلب بیع اقرار است ولی طلب صلح اقرار نیست وصلح در مجهول جایز ولی در بیع جایز نیست.4
افرادی که به مستقل بودن صلح تصریح کرده اند عبارتند از: محمدبن مکی عاملی در الدروس الشرعية في فقه الإمامية5 و يحيى بن سعيد، حلّى در الجامع للشرائع6 جمال الدین حلی در المقتصر من شرح المختصر 7؛ مقدادبن عبد اللّه سيورىحلّى در التنقيح الرائع لمختصر الشرائع 7علامه اسدى، حلیّدر مختلف الشيعة في أحكام الشريعة 8.
مشهوروعلامه حلی قائل به مستقل بودن این عقد هستند گرچه فائده عقود دیگر راداشته باشد.9
می توان نتیجه گرفت صلح عقدی مستقل می باشد، چون مواردی در فقه یافت می شود که قابل انطباق بر عاریه وهبه و غیره برآن جاری نیست و منشأ آن تراضی می باشد. در شرع مفهوم خاصی برای این موارد در نظر گرفته شده است که صلح نام دارد.

برگرفته از پايان نامه خانم اعظم خطيري(طلبه مركز تخصصي تفسير و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

1.غلام رضا ذاکر صالحی ، مبانی قرار دادهای نامعین ،چاپ اول ،نشر میزان ، 1388،ص144
2.حسن، موسوی بجنوردي، همان کتاب، ج‌5، ص 13‌
3.محمد كاظم مصطفوى، فقه المعاملات، چاپ اول ،دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ايران، 1423 ه‍ ق ص: 485
4.مفلح بن حسن صيمرى ،غاية المرام في شرح شرائع الإسلام، 4 جلد، دار الهادي، بيروت - لبنان، اول، 1420 ه‍ ق، ص: 222
5.محمد بن مكى عاملى، شهيد اول،الدروس الشرعية في فقه الإمامية، جلد سوم، چاپ دوم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، 1417 ه‍ ق، ص: 327
6.يحيى بن سعيد،‌ حلّى ،جامع للشرائع،چاپ اول،‌مؤسسة سيد الشهداء العلمية‌،1405ه ق،ص306


7.جمال الدين، حلّى ، المقتصر من شرح المختصر، مجمع البحوث الإسلامية، مشهد - ايران، اول، 1410 ه‍ ق ص: 198
8.مقدادبن عبد اللّه سيورىحلّى،التنقيح الرائع لمختصر الشرائع، جلد دوم، چاپ اول،كتابخانه آية الله مرعشى نجفى ره، قم-ايران،1404ه‍ ق،ص 199
9.حسن بن يوسف بن مطهر اسدى، حلّى، علامه، مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، جلد ششم، چاپ دوم ،دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ايران، 1413 ه‍ ق ص: 213

 نظر دهید »

​ملاک در میزان نفقه

12 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

در اسلام همچنانکه برای مهر میزان خاصی قرار داده نشده در باب نفقه نیز میزان خاص وضع نشده است اما هر نفسى به اندازه تمكن و طاقت او تكليف شده، پدر به اندازه تمكنش بايد رزق و پوشش خانواده راتأمین کند و به مقدار بيش از آن واجب نیست.لذا در قران می فرماید: هر كس‏كه داراى وسعت (مالى) است، بايد طبق وسعت خود نفقه دهد و كسى‏كه روزى بر او تنگ شده، بايد از آنچه خداوند به او داده (به اندازه توان خود) انفاق كند. زيرا خداوند هيچ‏كس را مگر به اندازه آنچه به او داده است، تكليف نمى‏كند .1
فرمان اين آيه كه هر كسى به قدر توان خود به همسرش انفاق كند، هم شامل ايّام عدّه مى‏شود، هم شامل ايّام شير دادن همسر طلاق داده شده و هم شامل هر زمان ديگر پس ملاك در ميزان هزينه زندگى، توان مالى مرد است، نه تنگ‏نظرى‏هاى مرد و يا خواسته‏ها يا آرزوهاى زن و وظیفه ی انفاق از دوش مرد برداشته نمی شود و هركس به هر اندازه توان انفاق دارد، انفاق كند. «مَنْ قُدِرَ … فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ‏ » .2
البته سفارش رسول گرامی اسلام در باب میزان نفقه این است که زنان در هزینه ی زندگی صرفه جویی کنند و با زیاده خواهی اسباب آزار واذیت همسر خود را فراهم نکنند ،در حديثى از پيامبر اكرم ص مى‏خوانيم :من شومها شدة مئونتها": يكى از نشانه‏هاى شوم بودن زن آن است كه هزينه زندگى (يا هزينه ازدواجش) سنگين باشد .3

برگرفته از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

1. طلاق/7
2. محسن قرائتی همان ج 10 ص 112
3. ناصر مکارم شیرازی، همان ،ج‏14 ص 464

 

 1 نظر

​ نفقه چیست؟

12 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

 

نفقه چیست؟,مقدار نفقهنفقه عبارت است از مسکن و البسه وغذا و اثاث خانه که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد.
از نظر اسلام تأمین بودجه ی کانون خانوادگی ، از آن جمله مخارج شخصی زن به عهده مرد است.از نظر اسلام با اینکه بودجه ی زندگی زن جزءبودجه ی خانوادگی وبر عهده ی مرد است ،مرد هیچ گونه تسلط اقتصادی وحق بهره برداری از نیرو وکار زن ندارد و نمی تواند او را استثمار کند اسلام باصراحت با برداشتن مسئولیت تأمین بودجه ی خانوادگی از دوش زن ،او را از هر نوع الزام واجبار برای دویدن به دنبال آن معاف کرده است وحقیقت این است که اسلام نخواسته به نفع زن وعلیه مرد قانونی وضع کند .اسلام نه جانبدار زن است ونه جانبدار مرد .اسلام در قوانین خود سعادت زن ومرد وفرزندانی که باید دردامن آنها پرورش یابند وبالاخره سعادت جامعه ی بشریت را در نظر گرفته است.اسلام راه وصول زن ومرد وفرزندان آنها وجامعه ی بشریت را به سعادت ،در این می بیند که قواعد وقوانین طبیعت واوضاع واحوالی که به دست توانا ومدیر خلقت به وجود آمده نا دیده گرفته نشود.
طراح ومدبرهستی همچنانکه رنج وزحمات طاقت فرسای تولید نسل را به عهده ی زن گذاشته ،تأمین مخارج زندگی ،از جمله مخارج شخصی زن را به عهده ی مرد گذاشته است.چرا که این زن است که باید این بیماری ماهانه را تحمل کند ،سنگینی دوران بارداری وبیماری مخصوص این دوره را به عهده بگیرد،سختی زایمان وعوارض آن را تحمل نماید ،کودک را شیر بدهد وپرستاری نماید.
اینها همه از نیروی بدنی وعضلانی زن می کاهد ،توانایی او را درکار وکسب کاهش می دهد .اینهاست که باعث می شود زن ومرد از لحاظ تأمین بودجه در وضعیت مشابهی قرار نگیرندواگر قران به حمایت از زن برنخیزد زن وضع رقت باری پیدا خواهد کرد.به علاوه زن از لحاظ نیروی کار وفعالیتهای خشن تولیدی واقتصادی ،مشابه مرد آفریده نشده است لذا نمی تواند به تنهایی خود را به پای مرد برساند .1
درضمن آیه ی 233 از سوره ی بقره به وجوب پرداخت نفقه ی زوجه امر می کند و می فرماید:« وصاحب فرزند (زوج) خوراک وپوشاک آنهارا به شایستگی عهده دار است و هیچ کس بیش از توانش مکلف نمی شود . مراد از« صاحب فرزند»پدر است زيرا فرزند در فقه اسلامی ملحق به پدر است يعنى در مدت شیر خوارگی برعهده ی پدر است كه نفقه و پوشاک مادر را تأمین کند حتی اگر زوجه از شوهر خود جدا شده باشدچه به طلاق رجعى و چه به طلاق بائن و مادر علاوه بر نفقه ميتواند مطالبه اجرت در مقابل شیر دهی كند.و گرنه رزق و پوشش زوجه جزء نفقات واجبه بر زوج است و اختصاص بحالت شیر دادن و غير آن ندارد همچنین زن حق دارد كه آنچه متعارف است و پوشش مطالبه كند و زائد بر آن را حق ندارد .2
همچنین در آیه ی 19 از سوره ی نساءمی فرماید:«یا ایها الذین امنو…….. وعاشروهن بالمعروف».یعنی با همسرانتان به صورت شایسته معاشرت کنید. مصادیق معاشرت معروف ،پرداخت نفقه به زوجه است.و لو قلباً از آنها رنجش پيدا كنند، و مراد از معروف اينست كه در حقوق آنها كوتاهى نكنند از نفقه و سكنى و ساير حقوق آنها و لذاوجوب نفقه به همسر، از جمله ضروریات فقه است که آیات مذکور مبین آن می باشد .3
در روایات اسلامی نیز به صراحت امر به انفاق بر همسر ومعاشرت نیکو با ایشان شده است ؛ شخصی از امام صادق عليه السّلام پرسيد حقّ زن بر شوهرش چيست؟ فرمود: آنكه او را سير گرداند و پيكرش را بپوشاند، و اگر خطائى از او سرزد بر وى ببخشد .

برگرفته از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

1. مرتضی مطهری، همان ،بخش هشتم،ص206-209
2. سید عبدالحسین طیب، همان ، ج‏2، ص: 472
3. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القران،تهران ،انتشارات ناصر خسرو ،1372 ، ج‏3، ص: 41 ،احمد بن مصطفی بلاغی، تفسير المراغى، ج‏4،چاپ اول ،بیروت ،ناشر :دار احیاء التراث العربی ، ص: 214،باقر ایروانی ،دروس التمهیدیه فی الفقه الاستدلالی علی المذهب الجعفری ،ج 2 دوم عقود وایقاعات ،چاپ دوم ،قم ،مؤسسه ی فقه ،1385 ،ص373

 

 نظر دهید »

​میزان مهریه

12 تیر 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

میزان مهریه

در ارتباط با میزان مهریه، اسلام براى مهر مقدار معينى تعيين نکرده است و بسته به توافق دو همسر است اگر چه در روايات فراوانى تاكيد شده كه مهر را سنگين قرار ندهند. از جمله در حديثى از پيامبر اكرم ص مى‏خوانيم:شوم المرأة غلاء مهرها” زن بد قدم زنى است كه مهرش سنگين باشد” و روايت شده است كه از بركت زن كمى مهريّه اوست و از بى‏خيرى اوبسيارى آن.
البته اسلام درتأمین هزینه های زوجه رعایت دو اصل کلی را واجب شمرده است؛
1.«عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ» آن كس كه توانايى دارد، به اندازه تواناييش، و آن كس كه تنگدست است، به اندازه خودش، هديه‏اى شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد) بدهدلذا تكليف مرد در برابر زوجه ، از همان ابتداءبه قدر توان او مى‏باشد .1
2.«متاعاً بالمعروف» یعنی علاوه بر در نظر گرفتن توان مرد باید شأن اجتماعی زن را نیز لحاظ کرد.پس احترام به شئون اجتماعى همسرنیز، لازم است .2

1. بقره /236
2. محسن قرائتی ،نور ج1 ص370

برگرفته از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 62
  • ...
  • 63
  • 64
  • 65
  • ...
  • 66
  • ...
  • 67
  • 68
  • 69

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • علامه حلی (5.00)
  • هم رتبه حضرت موسي در بهشت (5.00)
  • ده چرا در زندگی مردم (5.00)
  • رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رییس جمهوری آفریقای جنوبی (5.00)
  • دعوت به سوی اصلاح جامعه و تربیت صالح (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 395
  • دیروز: 1132
  • 7 روز قبل: 4946
  • 1 ماه قبل: 20464
  • کل بازدیدها: 879700

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس