عبارت است از ؛ التزامی که از سوی دو طرف صادر می شود زمانی که لفظ عقد به صورت مطلق به کار می رود یا بحث از صیغه العقود و ایجاب و قبول می شود معنای خاص عقد منظور فقها ء می باشد.[1]
در کتاب آیات الاحکام حضرت آیت الله قربانی ، عقد اینگونه تعریف شده است : عقد همان پیمان محکم و نیرومند میان دو نفر است ، پس هر عقد یک عهد است نه بر عکس ؛ زیرا شدّت و بین دو تابودن در عهد لازم نیست. [2]
همچنین شهید اول می فرمایند : عقد عبارت است از ایجاب و قبول با ارتباطی که شرعاً معتبراست ؛ بنابراین عقد شامل سه امر( ایجاب ،قبول و ارتباط ) است.[3] ابوالحسن محمّدی در قواعد فقه ، عقد را اینگونه تعریف می کند : دو نفر با ایجاب و قبول لفظی،ملتزم و متعهّد شوند امر مورد اتّفاق بین خود را اجرا نمایند ؛[4] یعنی به طور مثال در عقد نکاح ایجاب کننده می گوید : تو را به عقد خود یا به نکاح خود درآوردم و قبول کننده با کلمه قبلت یا رضیت ، موافقت خود را اعلام می نماید و عقد نکاح منعقد می شود. در عقود لازم دیگر نیزاین چنین است.[5]
سیّدبجنوردی در کتاب قواعد فقیهه می فرمایند : عقد عبارت است از عهد مؤکّد ، همچنان که لغویون آن را ذکر کرده اند. عقد از امور قلبی می باشد و صیغه به هر لفظی که باشد ، وسیله ای است برای ایجاد آن معنای قلبی در عالم اعتبار ؛ به عنوان مثال عقد نکاح عبارت از آن است که زن متعهّد شود در قلبش با شرط و مهر مشخّص همسر فلان مرد شود ؛ به عبارت دیگر حقیقت عقد ، التزام به امربرای عقد می باشد …. . مانند عقد بیع وهبه.[6]
قسمتی از پایان نامه خانم باقری(طلبه ی مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)
[1] - محی الدین ، القره داغی ، مبدا الرضا فی العقود ، ج2 ،چ اول، قم: دار البشائر الاسلامیه،2002م، ص112-113.
[2] - زین العابدین، قربانی لاهیجی ،تفسیر جامع آیات الاحکام،ج 8 ،چ دوم،تهران: سایه، 1389،ص 101.
[3] - شمس الدّین شیخ محمد بن ملکی ،العاملی، لمعه دمشقیه،علی شیروانی،ج 2، قم:انتشارات داوري، اول، 1410ق،ص3382.
[4] - ابو الحسن،محمدّی، قواعد فقه ،تهران: نشر دادگستر، 1393،ص101.
[5] - همان ، ص101.
[6] - میرزا حسن ،بجنوردی ، قواعد فقهیه،ج 3،محقق مهدی مهریزی، قم: نشر الهادی، 1419ق،صص135،242.