معنای اصطلاحی خانواده
از دیدگاه روان شناسانه خانواده، نظامی بسته است که نقش ارتباطی داخلی را ایفا می کند و دارای اعضایی است که وضعیت ها و مقام های مختلفی در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای نقش، وضعیت ها، افکارو ارتباط های خویشاوندی و…ایفای وظیفه می کنند.[1]
در فرهنگ علوم اجتماعی خانواده چنین تعریف می شود: «اصطلاح خانواده را می توان در معنای مجموع اسلاف، اخلاف و خویشان جانبی و والدین متعلق به یک دودمان و یا جمع زوجین و فرزندان آنان که اولین سلول ویا واحد حیات طبیعی- اجتماعی است را تشکیل می دهند، به کار برد.»[2]
قسمتی از پایان نامه خانم انجمنی(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها) با عنوان: آموزه های تربیتی تعابیر عاطفی قرآن پیرامون خانواده
[1]. محمد رضا سالاری، خانواده از دیدگاه روان شناسانه، چاپ هشتم، تهران: اتشارات سمت،1390، ص2.
[2]. آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران: کیهان،1370، ص130.